اثر تحریک و تشویق بزه دیده صورت گیرد.دو نوع از تحریک و تشویقبزه دیده وجود دارد.۱
۱-۱-تحریک وتشویق فعال:زمانی محقق می شود که بزه دیده به طور تحریک آمیزی اقدام به تهدید طرف مقابل نموده و با بکاربردن واژه های تحریک آمیز وی را تشویق و تحریک به نزاع ودرگیری نماید.برای نمونه برخی از متخصصان پیشنهاد کردند که زنان بزه دیده تجاوز با مهاجمان خود با پوشیدن لباس های تحریک کننده یا ادامه رابطه با او همکاری میکنند.
۲-۱- تحریک وتشویق منفعل: بزه دیده ناخواسته و به علت وجود برخی ویژگی ها و خصائص شخصی، منافع مهاجم را تهدید میکند و نادانسته او را تشویق و تهییج میکند. به عنوان مثال عواملی نظیر رقابت های شغلی و یا رقابت های عشقی به طور همزمان و بدون اینکه بزه دیده متوجه این امر باشد که شغل و ویا علاقه عشقی وی، منافع دیگری را هم مورد تهدید قرار میدهد. .۲- تئوری سبک زندگی
بر اساس این دیدگاه ، علل بزه دیدگی برخی افراد « شیوه یا سبک زندگی» آن ها است. برخی از جرم شناسان معتقدند که افراد ممکن است بزه دیده جرم شوند به دلیل اینکه نوع زندگی آن ها امکان اینکه در معرض ارتکاب جرم قرار گیرند را افزایش داده است . به عنوان مثال ،عضویت در شبکه هایپ قاچاق،اسلحه حمل نمودن ،فروش مواد مخدر و… امکان بیشتری است که مورد تیراندازی قرار گیرند یا به وسیله گروهی از افراد خودی کشته شوند.
۳-تئوری اعمال روزمره
از نگاه این تئوری عمل مجرمانه به وقوع پیوسته و بزه دیدگی، در ارتباط با طبیعت خصوصیات زندگی روزانه در رفتار انسان است. مطابق این دیدگاهجرایم خشن میتواند بیانگر سه عامل باشد. فراهم آوردن انگیزه برای مرتکبان (مانند تعداد زیادی از جوانان بی کار با استفاده زیاد از مشروبات الکلی ومواد مخدر)هدف های مناسب (مانند خانه های بی حفاظ، ماشینهایی که قفل نشده اند) و فقدان امنیت مؤثر (محافظت کننده ها مانند پلیس). بر اساس این نظریه فعالیت های روزمره ممکن است آن ها را با خطر مواجه سازد مثلا اگر اشخاص اشیای گران قیمت را بدون محافظ در منزل رها سازند آن ها احتمال اینکه بزه دیده جرم ورود به ملک دیگری قرار گیرند را افزایش میدهند یا اینکه اتومبیل قفل نشده در خیابان را رها کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-زکوی،مهدی ،بزه دیدگان خاص در پرتو بزه دیده شناسی حمایتی، انتشارات مجد تهران، چاپ اول،۱۳۹۰ ص ۵۱
فصل دوم:
مفاهیم ومبانی نظری سالمند آزاری:
در بزه دیده شناسی،آزاردیدگی بر اساس معیارهای گوناگون همچون جنسیت،طفولیت وسالمندی طبقه بندی ومورد مطالعه وبررسی قرارامیگیرند.یکی ازطبقاتی که به دلیل عوامل خاص جسمی فیزیولوژی وروحی ،پیش زمینه و استعداد قبلی برای آزاردیدگی رادارند،کهولت یاسالمندی است.
بر اساس یافته های جرم شناختی،بزهکاران بالقوه قربانیان خود راغالبا ازمیان افرادی انتخاب میکنند که ارتکاب جرم برروی آن ها دارای خطر وهزینه کمتری باشد.فلذاسالمندان به عنوان افراد بالقوه آسیب پذیرتر از دیگران آماج های مطلوبی برای آن ها محسوب میشوند ودراین فصل سعی خواهیم کردحمایت های ملی و بینالمللی که از سالمندان بعمل آمده است رامورد بررسی وتجزیه وتحلیل قراردهیم.
مبحث اول:مفهوم لغوی واصطلاحی سالمند
گفتاراول: مفهوم لغوی سالمند
اگربخواهیم مفهوم سالمندی راازنظر واژه شناسی مورد بررسی قراردهیم میتوان گفت کهسالمند یعنی دارای سن زیاد،مسن،پیر. واژه پیر که مترادف باآن است هم یعنی آنکه یاآنچه زمان زیادی ازعمرش گذشته است وسرانجام واژه دیگری به معنای وضع وحالت پیر،وپیربودن دوره ای ازعمر پس ازمیان سالی بکارمی رود.[۱]
کهنسال هم که مترادف باسالمند میباشد درلغت به معنای آنکه عمربسیار کرده،سالخورده،معمر،قدیم ودیرینه به کار رفته است.[۲]
گفتاردوم:معنایاصطلاحیسالمند
علاوهبرمعنایلغویسالمنددراصطلاحمیتوانسالمندیرااینگونهتعریفکرد««کاهشقوایروانیوجسمیاستکهدراثرگذشتزمانرویمیدهد»»،تعریفپیریدرکشورهایمختلفباتوجهبهشرایطفرهنگیمتفاوتاستشایدسادهترینراهبرایتعریفسالمندی،عبارتستازشمارشتعدادسالهاییکهازبدوتولدطیشدهاست،اگرچهمعیارهایمتفاوتدیگریازجملهسناجتماعی،سنروانیوعاطفیمیتوانندبهعنوان ممیز سالمندیباشد.
اماملموس ترین معیار همان معیار زیستی وجسمی است که حکایت از کاهش قوای جسمی وروانی دارد،چراکه معمولا پیری به صورت تدریجی حاصل می شود.وفرد دراثر رفتارهای دیگران متوجه سالمندی خود میگردد.همچنان که ژان پل سارتر می نویسد«« یک پیرهرگز خودش راپیر احساس نمی کند،من ازطریق دیگران درمی یابم که پیرم برای کسی که آن ها را از بیرون نظاره میکند،چه رفتاری ایجاب می کند،اماخودم پیری را احساس نمی کنم»».
فلذا باید اذعان داشت که ازنظر عرف نمی توان برای پیری حد ومرزی تعیین کردومشخص کرد درچه زمانی به یک شخص پیر میگویند زیرا:
الف)دلیل اول:جریان جسمی وروانی درمیان افراد کاملا متفاوت است مثلا گاهی ممکن است یک فرد ۶۰ساله تن وبدن قوی تر ومغزی فعال تر ازیک فرد ۶۰ ساله دیگر وهمچنین ازیک فرد جوانتر داشته باشد.باقاطعیت می توان گفت با افزایش سن،تغییرات اساسی درجسم انسان به وجود می آیدولی از طرف دیگربارها شاهدهستیم که برخی افراد در۴۰یا ۵۰ سالگی عوارض ونشانه های دوران سالمندی رانشان می دهدوبرعکس عده ای در۸۰ سالگی شاداب وسرحال هستنند.
ب)دلیل دوم:سنی که دریک کشور به عنوان سن وسال پیری درنظر گرفته می شود ممکن است دریک جامعه دیگر« پیر» به حساب نیایدسن آغاز سالمندی در هر کشوری با برآورد سال های امیدبه زندگی بیشترباشدمعمولا سن سالمندی هم بیشتراست.سال های امید به زندگی شاخص است که با شاخص توسعه کشور رابطه مستقیمی دارد،به طوری که امیدبه زندگی ساکنان مناطق پیشرفته تربه طورنسبی بیش ازامید به زندگی درمناطقی است که توسعه نیافته یادرحال توسعه اند.مثلا در سال ۲۰۰۰امید به زندگی هنگام تولد در کشور ژاپن ۸۱ودرکشور عراق ۵۹ سال بوده است.فلذا باید گفت پیری یک امرنسبی است و ورود به آن برحسب زمان و مکان فرق میکند.
مبحث دوم:مفهوم سالمند درحقوق وجرم شناسی
گفتار اول:مفهوم سالمند درحقوق
ازآنجاکه درقلمرو حقوق نیزسالمندیوبه بیانی ساده تر سن سالمندی تعریفی ازآن ارائه نشده است ودر مقررات قانونی نیزسالمندی به عنوان یک وضعیت خاص که منجر به امتیازاتی ویژه برای افراد مسن شودجز درموارد انگشت شماردیده نمی شود.ولی می توان با نظریه بعضی قوانین که به موضوع آن توجه داشته اند به نتیجه ای تقریبی درخصوص سن سالمندی دست یافت.