تئوریهای نئوکلاسیک و تئوری دو عاملی انگیزش و حقوق مناسب
امنیت شغلی عوامل بر امنیت شغلی مزایای رفاهی
تئوری z اختلاف بنیانی و استقلال کافی در شغل
عوامل مؤثر بر امنیت شغلی ابراز عقیده بدون ترس و وحشت
رابطه مناسب و اعتماد بین همکاران
تئوری z و امنیت شغلی استخدام بلند مدت
۳-۳-۱-۲ عوامل مؤثر بر امنیت شغلی (دیدگاه های جدید)
عوامل مؤثر بر امنیت شغلی را به چهار دسته عوامل فردی وسازمانی ، فراسازمانی (محیطی) وشغلی تقسیم میکنند و هر یک از آن ها را با بهره گرفتن از شاخصهای معینی مورد سنجش قرار میدهند.
عوامل فردی اثرگذار بر امنیت شغلی، شامل سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، درآمد ، وضعیت استخدام وسابقه کاراست(نیکوکار و همکاران،۱۳۸۶).
مهمترین عوامل سازمانی تأثیرگذار بر امنیت شغلی عبارت است از: رضایت از درآمد، فرهنگ سازمانی و آموزش و بهسازی نیروی انسانی(سای، ترام و اوهارا، ۲۰۰۶،۴۶۳،لائو و شولیهین،۲۰۰۵،۳۹۰به نقل ازنیکوکار و همکاران،۱۳۸۶).
مهمترین عوامل شغلی تأثیرگذار بر امنیت عبارت است از: غنای شغلی، توسعه شغلی و پیشرفت شغلی(لائو و شولیهین،۲۰۰۵،۴۰۱،پارسونز و برودبریج،۲۰۰۶، ۱۲۲به نقل از نیکوکار و همکاران،۱۳۸۶).
سرانجام از بین عوامل محیطی، عواملی چون تحویل در مدیریت سازمانهای دولتی، تحول در ساختار سازمانی، تمرکززدایی و واگذاری اختیار و فعالیتهای میان بخشی، امنیت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهد. (نیکوکار و همکاران،۱۳۸۶).
سلطانی (۱۳۷۹) نیز معتقد است: در مفهوم امنیت موضوعاتی چون تغییرات شغلی، از دست دان شغل و عدم دستیابی به شغل مناسب گنجانده شده است. به اعتقاد روانشناسان صنعتی و سازمانی امنیت شغلی یکی از عوامل به وجود آورنده رضایت شغلی است.در مدلی که سلطانی (۱۳۷۹) از مفهوم امنیت شغلی ارائه میدهد پنج مؤلفه اساسی در ایجاد امنیت شغلی نقش اساسی دارند که عبارتند از:۱- ثبات شغلی ۲- عاطفی بودن محیط کار ۳- امکان بروز خلاقیت در شغل ۴- عدم استرس شغلی ۵- رضایت مادی.
شکل شماره ۱ -۲ بیان کننده مفهوم امنیت شغلی (سلطانی ۱۳۷۹).
همان طوری که در شکل نشان داده شده است مؤلفه های امنیت شغلی در دایره ها نشان داده شده و آثار هرکدام از مؤلفه در شکل گیری امنیت شغلی و استحکام آن در مستطیلها نشان داده شده است که در زیر هرکدام از مؤلفه ها بطورمختصر بیان میگردد.
– تمرکز بر شغل توسط افراد بیانگر وجود ثبات شغلی است که این تمرکز از دو شغله شدن افرادجلوگیری و بخشی از امنیت شغلی را شکل میدهد.
– جابجایی کمتر در شغل بیانگر وجود امنیت شغلی است که حاصل آن تخصصی و خبرگی است و زمانی که افراد در یک شغل خبرگی وتخصص پیدا کردند بخشی از امنیت شغلی آنهاشکل میگیرد.
– انتخاب شغل مناسب زمینه ساز بروز و تقویت علاقه مندی از کار است که با امنیت شغلی رابطه مستقیم دارد.
– رضایت در شغل موجب بروز خلاقیت در کارشده و نهایتاً خلاقیتها استحکام بخش امنیت شغلی کارکنان خواهدبود.
– رضایت اقتصادی موجب دلگرمی فرد در کارشده و احساس برابری در کارکنان شکل می گیردکه خود احساس برابری در سازمان نقش مؤثری در امنیت شغلی ایفا میکند.
– ازجمله مؤلفه های امنیت شغلی ، عاطفی بودن محیط کار است که به ساختن روان سالم انسانهاکمک میکند و زمانی که انسانی ازطریق کارشخصیت و روان خود را تکامل بخشند امنیت شغلی آن ها نیز تامین می شود.
– احساس آرامش در کار منجر به رهایی از فشارشغلی گردیده و در نتیجه بخشی از امنیت شغلی کارکنان که از طریق فشارهای شغلی تهدید می شود، تامین میگردد.
– وابسته شدن فرد به سازمان بیانگر وجودامنیت شغلی است که حاصل آن تعهد سازمانی است .
– زمانی که کارکنان یک سازمان از سازمان خوددفاع کنند به طور مستقیم و غیرمستقیم اعتبارسازمان را تقویت کرده که در سایه آن امنیت شغلی افراد تامین میگردد. (سلطانی ۱۳۷۹).
۴-۱-۲ عوامل سازنده امنیت شغلی
افراد با نیازهای متفاوتی وارد سازمان میشوند و هیچ فردی به طور کامل تواناییها و نیرومندیهای یکسانی در این نیازها ندارد. برخی افراد اساساً با پول راضی میشوند، برخی دیگر تنها به فکر ارضای احساس ایمنی هستند. توجه به تفاوتهای فردی، مطلب بسیار مهمی است اما بدان معنا نیست که نمی توان آنچه باعث امنیت شغلی می شود را پیشبینی کرد.
یکی از نخستین پژوهشها مربوط به لارنس ۱ (۱۹۴۹) است که در بین کارکنان صنعت نفت اجرا شد. از سرپرستان خواسته شد سعی کنند خود را به جای کارگران بگذارند و این کار را با درجه بندی ترتیب و اهمیت رشته عواملی انجام دهند که توصیف کننده چیزهایی است که کارگران از شغل خود می خواهند. تأکید بر این بود که سرپرستان نباید بر پایه آنچه خود مایلند بلکه بر اساس آنچه فکر میکنند کارگران می خواهند، عمل درجه بندی را انجام دهند. نتایج این مطالعه نشان داد که سرپرستان به طور کلی به دستمزد خوب، امنیت شغلی، ارتقاء و شرایط مناسب کاری به عنوان چیزهایی که کارگران از شغل خود می خواهند بیشترین رتبه را دادند. از سوی دیگر کارگران احساس میکردند آنچه بیش از هر چیز می خواهند قدردانی کامل به خاطر انجام کار، احساس سهیم بودن در کار و درک همدلانه مشکلات شخصی است. نکته جالب توجه در این مطالعه آن است که آنچه کارگران به آن بیشتر اهمیت میدادند، سرپرستان با کمترین اهمیت رتبه بندی کردند (بافرانی، ۱۳۸۷).
بنابرین در صورت شناسایی عوامل تعیین کننده امنیت شغلی، پژوهشگران میتوانند شرایط لازم و راهکارهایی را جهت افزایش بهره وری ایجاد نمایند. در این قسمت برخی از مهمترین عواملی که در ایجاد و حفظ احساس امنیت شغلی در کارکنان مؤثر هستند و در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند، به طور مختصر آورده می شود.
۱-۴-۱-۲ رضایت مادی (حقوق و دستمزد)
برخی از متخصصان حقوق و پرداختها را یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر امنیت شغلی دانسته اند. کارکنان اغلب دریافتشان را علائمی از احترام می دانند که مدیران نسبت به کاری که انجام میدهند ابراز می دارند، به همین خاطر بسیاری از کارکنان غالباً حقوق خود را با میزان عملکرد و حقوق کارکنان هم تراز خود مقایسه میکنند.
۱-Larens
جونز واسلون ۱ (۲۰۰۴) بیان می دارند :
در ادبیات روانشناسی، رضایت افراد تا اندازه ای به درآمد نسبی یا آنچه دیگران دریافت میکنند، بستگی دارد. به عبارت دیگر بین رضایت کارمند و حقوق دیگر کارمندان رابطه معکوس وجود دارد. آنان به یک فرمولبندی با مفهوم محرومیت نسبی اشاره میکنند. طبق این فرمولبندی وقتی که میزان دستمزد یک فرد نسبت به دیگر کارمندان پایین شد، شخص به طور نسبی احساس محرومیت کرده و از میزان رضایت وی کاسته می شود. به عبارت بهتر هم حقوق کامل و هم حقوق نسبی بر امنیت شغلی تاثیر میگذارند، به این صورت که احساسات ارزش شغلی نه تنها تحت تاثیر حقوقی که فرد دریافت میدارد قرار میگیرد، بلکه تحت تاثیر حقوق دیگر کارگرانی که با وی در موقعیت یکسانی قرار دارند نیز میباشد (ص ۳۶۲به نقل از بافرانی ۱۳۸۷).