اشاعه: این واژه در لغت به معنی «انتشار» و «پخش کردن» میباشد، و در اصطلاح حقوقی یعنی مالکیت مشترک دو یا چند مالک در یک مال به نحوی که حق هر یک از مالکان در هر جزء و ذره از مال موجود، آمیخته با حق مالکان دیگر باشد، به نحوی که امکان تشخیص و تمیز حق مالکیت آن ها از یکدیگر وجود نداشته باشد.
مالکیت فکری: منظور از مالکیت فکری حقوقی است که نشأت گرفته از فکر، اندیشه و قوه تعقل انسان است. حق تالیف، حق اختراع، حق تصنیف از این قبیل است.
حقوق مالی: حقوق مالی، آن است که اجرای آن، مستقیماً برای صاحب آن ایجاد نفع می کند و می توان آن را به پول تقویم نمود. مانند حق مالکیت، حق دینی، حق تألیف.
آفرینه مشترک: آفرینه ای است که در خلق آن دو یا چند نفر همکاری و همفکری داشته باشند و همکاری افراد به ترتیبی است که کار و تلاش یکایک از آنان جدا و متمایز از هم نیست و سهم هر یک قابل تقسیم نیست.
حقوق معنوی: حقوقی است غیرمادی که پدیدآورنده را قادر میسازد جهت حفاظت از ارتباط شخصی بین خود و اثر منتشر شده اش، اقدامات خاصی را اتخاذ کند. مثلاً حق نسبت داده شدن اثر به خالق، حق انتشار یا عرضه به صورت ناشناس یا با نام مستعار و حق حفظ تمامیت اثر (مانند هر گونه تغییر یا تحریف).
تصرفات حقوقی: منظور از تصرفات حقوقی، انجام معاملات نسبت به مال مشاع است. این تصرفات ممکن است ناقل عین باشد، مانند بیع سهم مشاع و یا ناقل منفعت باشد، مانند اجاره – که به موجب آن مستأجر مالک منفعت سهم مشاع شریک مؤجر میگردد – نیز ممکن است که تصرف مورد بحث غیرناقل باشد.
فصل اول: مفاهیم و تعاریف اشاعه و مالکیت فکری
برای ورود به موضوع پایان نامه با عنوان «اشاعه در مالکیت فکری» بدیهی است در ابتدا باید معنی و مفهوم اشاعه و مالکیت فکری و نیز ماهیت حقوقی آن ها توضیح داده شود و در صورتی که دارای انواع مختلفی باشند مشخص و بیان شود. در این خصوص عناصر و اسباب پیدایش اشاعه بیان می شود زیرا بدون شناسایی کامل اشاعه، حقوق و تعهدات مالکین مشاع و محدودیت های ناشی از اشاعه معلوم نخواهد شد. بنابرین در فصل دوم که شامل دو مبحث میباشد به طرح مباحث فوق می پردازیم. در این فصل برای شناخت مفهوم اشاعه و مالکیت فکری ابتدا تعریف اشاعه از لحاظ لغوی و اصطلاحی، ماهیت، ارکان یا عناصر، انواع مورد بررسی قرار میگیرد (مبحث نخست) وسپس به مفهوم، ماهیت مالکیت فکری و مصادیق آن در (مبحث دوم) می پردازیم.
۱-۱- مفهوم اشاعه و انواع آن
۱-۱-۱- مفهوم و ارکان اشاعه
۱-۱-۱-۱- تعریف و ماهیت حقوقی اشاعه
الف- تعریف لغوی و اصطلاحی اشاعه:
اشاعه واژه ای عربی و مصدر باب افعال از ریشۀ «شیع» است. این واژه در لغت به معنی«انتشار» و «پخش کردن»،[۱]«فاش کردن» و «رواج دادن»[۲] است. در اصطلاح حقوقی نیز اشاعه عبارت است از پراکنده بودن حقوق مالکانه دو یا چند مالک در یک مال[۳] به نحوی که این پراکندگی در هر جزء قابل تصور از آن مال، موجود است. به تعبیر دیگر با استناد به ماده ۵۷۱ قانون مدنی[۴]، هر مال واحدی که دو یا چند مالک داشته باشد مالکیت آن ها درآن مال به نحو اشاعه میباشد.
ب- ماهیت حقوقی اشاعه:
حالت اشاعه در مقابل حالت افراز قرار دارد. در حالت افراز، رابطۀ اعتباری مالکیت میان یک مال و یک شخص میباشد و شخص واحدی مالک تمام آن مال و هر ذرۀ فرضی از آن مال در مالکیت اختصاصی همان شخص میباشد. در حالت اشاعه، رابطۀ اعتباری مالکیت میان یک مال و دو یا چند شخص برقرار است و این رابطه در تک تک افراد قابل تصورِ آن مال موجود است، به گونه ای که نمی توان در خارج، قسمتی از آن مال را در نظر گرفته که رابطۀ مالکیت اشخاص متعدد در آن وجود نداشته باشد. به تعبیر دیگر در مال مشاع هیچ ذره ای از اجزاء مال در مالکیت اختصاصی یکی از شرکا قرار ندارد و نیز هیچ ذره ای از مال مشاع نیست که یکی از شرکا در آن مالکیت نداشته باشد. بنابرین به نحو خلاصه باید گفت، در حالت اشاعه سهم هر شریک از نظر مادی تمام مال و از لحاظ حقوقی و اعتباری نسبت معینی از آن است.[۵] البته در این میان باید بین «اشاعه» و«اجتماع سادۀ حقوق»، تفکیک قائل شد و اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به دو صورت مفروض است:
۱- اجتماع حقوق به نحو قابل تفکیک
اجتماع با امکان تمیز حقوق، بدین صورت است که هر یک از دو نفر، مالک یک قسمت مشخص از یک شیئی باشند، و اموال اشخاص متعدد در کنار همدیگر قرار بگیرند، بدون اینکه حالت اشاعه میان اموال مذکور به وجود آمده باشد.[۶] زیرا هر قسمت معینی از اجزاء آن شیء واحد، مالکیت دارند و مالک هر یک از دیگری جداست.[۷] به نظر نگارنده می توان گفت، نمونه بارز اجتماع به نحو قابل تفکیک اثر جمعی است مثلاً دو یا چند نفر هر کدام بخشی از مجله ای را بنویسند و یک اثر فکری واحد ایجاد کنند چنان که در آن سهم هر مؤلف مشخص و قابل تمییز از دیگری است و هرکس مالک بخش خود میباشد، بدون اینکه شیء واحد ملک مشاع آن ها باشد مانند روزنامه ها و مجلات دوره ای.
۲- اجتماع حقوق به نحو غیرقابل تفکیک
اجتماع بدون امکان تمیز حقوق، یعنی اینکه موضوع مالکیت هیچ یک از مالکان، شیء واحد و مشخص نباشد به طوری که هر جزئی از اجزاء شیء واحد در عین حال متعلق حق مالکیت هر یک از ایشان باشد، این صورت از مالکیت را در اصطلاح اشاعه میگویند.[۸] به تعبیر دیگر در مال مشاع، مالکیت شرکا در تمام اجزا و ارکان مال است به نحوی که هر جزئی از مال که در نظر گرفته شود کلیۀ شرکا در آن شریک هستند و هیچ شریکی نمی تواند نسبت به جزئی ازمال ادعای انحصاری داشته باشد و انتفاع از هیچ بخشی در انحصار او نیست. در مال مشاع، حق برای شرکا منتشر در کل مال است و در بخش معینی متمرکز نشده است. به طور مثال : چند نفر قاری قرآن که به صورت تواشیح برنامه ای را اجرا میکنند، که در آن تلاش و سهم هیچ کدام از پدیدآورندگان قابل تشخیص و جدا از دیگری نمی باشد.
۱-۱-۱-۲- ارکان اشاعه
با توجه به تعریفی که از اشاعه در بند قبل به عمل آمد به نظر میرسد پنج رکن اساسی برای تحقق اشاعه لازم و ضروری میباشد که عبارتند از اجتماع، حقوق، تعدد مالکین، شیء واحد، به نحو اشاعه، که به توضیح مختصر هر یک از آن ها می پردازیم.
الف- اجتماع
اشاعه، بر مبنای جمع بیش از یک نفر به وجود میآید لذا تصور اشاعه با یک نفر امکان ندارد. مثلاً دو یا چند هنرمند قالیباف با همکاری یکدیگر اقدام به بافت فرش میکنند که تمام این هنرمندان نسبت به این آفرینه حق مشترک دارند. همان طور که در مطالب پیشین گفته شد، اجتماع شامل اجتماع با امکان تمیز حقوق و اجتماع بدون امکان تمیز حقوق می شود.
ب- حقوق