نتیجه اینکه هر اجتماعی را باید رئیسی باشد که کار را هماهنگ کند و در صورت بروز نظر او قاطع باشد. خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست اصولاً زن و شوهر باید با صفا و صمیمیت و توافق‌ یکدیگر امور خانواده را اداره کنند لیکن اگر درباره‌ این مسائل خانوادگی بین آنان اختلاف نظر و سلیقه پدید آید نظر مرد به عنوان رئیس خانواده مقدم خواهد بود و زن باید نظر شوهر را بپذیرد و ریاست خانواده مقامی‌است که برای تثبیت و مصلحت خانواده به مرد داده شده است و‌یک امتیاز و حق فردی برای شوهر محسوب نمی‌شود. ریاست خانواده را بیشتر‌ یک وظیفه اجتماعی است که برای تأمین سعادت خانواد به مرد محصول گردیده و او را نمی‌تواند از آن سوء استفاده کند و برخلاف مصلحت خانواده آن را به کار برد و ریاست خانواده که از حقوق شوهر است آثار و نتایجی دارد. اقامتگاه زن اصولاً همان اقامتگاه شوهر است(ماده ۱۰۰۵ ق.م) ریاست خانواده ایجاب می‌کند که ولایت قهری نسبت به اطفال از آن پدر بوده و هم او هزینه اداره خانواده را به عهده داشته باشد(مواد ۱۱۰۶و۱۱۹۶ ق.م).

سیری در قوانین مدنی ایران

در قانون مدنی ایران حقوق و تکالیف زوجین به سه دسته تقسیم می‌شده. حقوق مشترک که عبارت است: حسن معاشرت زوجین (۱۱۰۳ق.م) معا ضدت زوجین در تشیید مبانی خانوادگی(۱۱۰۴ ق.م) معاضدت زوجین در‌تربیت اولاد (۱۱٫۴ و ۱۱۷۸ ق.م) تکالیف شوهر نسبت به زن که عبارت است از ریاست خانواده(۱۱۰۵ق.م)، نفقه (۱۱۰۶) و تکالیف زن نسبت به شوهر که بدین شرح است: تمکین و سکونت در منزل شوهر(۱۱۱۴ ق.م) سکونت در منزل شوهر ـ اقامتگاه ـ نفقه ـ طلاق(۱۳۳ق.م) و ولایت قهری(۱۱۸۰ ق.م) و. .. هم ازآثار ریاست خانواده می‌باشد. [۷۴]

حق تمکین

تمکین و نشوز‌ یکی از مباحث حقوق خانواده است. تمکین به معنای انجام وظایف زناشویی و نشوز مقابل آن است. این موضوع وابستگی عمیق به مبحث ریاست خانواده دارد و مبانی پذیرفته شده در آنجا روشنگر حریم این موضوع است. تمکین و نشوز غالباً نسبت به زن به کار می‌رود و آثارآن ‌در مورد زن منظور نظر فقیهان و حتی حقوق‌دانان بوده است.‌یعنی از تمکین و نشوز زن سخن می‌گویند نه مرد!

سیری در منابع فقهی وحقوقی: در فقه شیعی بحث از تمکین و نشوز، ضمن بحث از مهر، نفقه و قسم (یکی از واجبات شوهر) ذکر می‌شود. موضوع تمکین عنوان مستقلی ندارد.

در بحث مهر، آنجا از تمکین سخن می‌رود که اگر مرد مهر را نپرداخت بر زن تمکین واجب نیست.در بحث نفقه‌یکی از شرایط وجوب نفقه بر مرد، تمکین کامل ذکر می‌شود و در بخش قسم بدین مناسبت از نشوز سخن می‌رود که ناشزه حق قسم ندارد. با این همه در کتب فقهی کنکاشی پیرامون تمکین و حدود آن به چشم نمی‌خورد که بتوان به گونه‌ای دقیق و مستدل در اطراف مسئله سخن گفت و از آن دفاع کرد.مثلاً واژه تسلیم ‌یا امکان در نوشته های فقهی قدیم به چشم می‌خورد اما از آن تعریفی به دست نداده‌اند.همان گونه که‌یاد شد تبیینی روشنگر از تمکین و نشوز در کلام فقیهان به چشم نمی‌خورد، بلکه گاهی با مثال مقصود خود را ابراز داشته‌یا در قالب اماره و نشانه از آن سخن گفته‌اند. شیخ طوسی در مبسوط می‌گوید:

«تمکین آن است که زن خود را کاملاً تمکین کند».

آن گاه در قالب مثل گفته است: اگر زن تمکین کامل نداشت، مثل این که بگوید تسلیم تو هستم در خانه‌ پدرم‌یا در خانه‌ مادرم ‌یا در شهر خاص نه شهر‌های دیگر، استحقاق نفقه ندارد زیرا تمکین کامل حاصل نشده است. محقق در «شرایع‌الاسلام» فرموده است: تمکین کامل آمده است که زن میان خود و شوهر حائلی قرار ندهد به طوری که در زمان‌یا مکان خاص خود را به او بسپارد. از این رو اگر در زمانی خاص‌یا مکانی خاص تسلیم بود، تمکین حاصل نیست.

در کلام دیگر، فقیهان نیز تعریف تمکین از همین حد تجاوز نکرده است. شیخ طوسی بدون آن که نشوز را تعریف کند علائم گفتاری و رفتاری آن را از قبیل بدزبانی و به پا نخاستن در برابر شوهر را آورده است. محقق در شرایع آن را خروج از طاعت معنا کرده و سپس امارات آن را بیان ‌کرده‌است. نمونه هایی که برای نشوز در کلام فقیهان دیده می‌شود نیز می‌تواند راهنمایی برای رسیدن به حقسقت آن باشد. برخی از فقیهان فتوا داده‌اند که اگر زن از وطی در دبر ابا کند ناشزه است. و نیزاگر از همراهی شوهر در سفر سرباز زند ناشزه است و…. باید دانست در هیچ آیه و روایتی حکمی‌بر تمکین مترتب نشده، بلکه این واژه انتزاعی است که فقیهان از ادله به دست آورده‌اند. اما نشوز ریشه قرآنی دارد و در دو آیه شرح شده است. حقوق‌دانان مسلمان با تأثر از متون دینی پژوهش‌های روشن‌تری ارائه کرده‌اند. غالب آنان ارتباطی وثیق بین تمکین و عرف و آداب و رسوم اجتماعی قائل‌اند. در کتاب حقوق خانواده نوشته‌ دکتر صفایی و امامی‌چنین آمده است:از جمله آثار ریاست مرد بر خانواده تکلیف تمکین برای زن است. تمکین دارای‌یک معنای خاص و‌یک معنای عام است. تمکین به معنای خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر به طور متعارف را بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه‌ جنسی با او سرباز نزند. اما تمکین به معنای عام آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود قانون متعارف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع ‌یا نا‌متعارفی از زن داشته باش زن مکلف به اطاعت از او نیست. مثلاً اگر شوهر زن را از ادای فرایض مذهبی باز دارد‌یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد زن می‌تواند از اطاعت شوهر سر باز زند. دکتر کاتوزیان با صراحت این نکته را بیان ‌کرده‌است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...