کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


 آموزش حرفه‌ای میجرنی
 حقایق جالب درباره انیمیشن
 تکنیک تولید محتوای آسمان‌خراش
 علل استفراغ در سگ‌ها
 تفاوت عشق در سنین مختلف
 راهکارهای عملی درآمد اینترنتی
 نگهداری از سگ نژاد داشهوند
 روش‌های جذب جنس مخالف
 لیست کامل وسایل ضروری سگ
 کسب درآمد از فروش عکس هوش مصنوعی
 افزایش فروش محصولات دست‌ساز
 علل پرخاشگری در سگ‌ها
 کسب درآمد از تماشای تبلیغات آنلاین
 شغل‌های مناسب برای افراد کم‌مهارت
 آموزش برنامه‌نویسی برای درآمدزایی
 معرفی نژاد سگ آمریکن بولی
 آموزش حرفه‌ای Grammarly
 حفظ شور و شوق در روابط بلندمدت
 هشدار درباره کسب درآمد بدون آگاهی
 راهکارهای مارکتینگ پلن موفق
 خطرات فروش محصولات دیجیتال ناآگاهانه
 بهینه‌سازی تجربه کاربری وبسایت
 جلوگیری از بحث‌های بیپایان در رابطه
 راهکارهای جذب دختران برای ازدواج
 درآمد از تدریس آنلاین برنامه‌نویسی
 احساس کمبود در روابط عاشقانه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۲-۶) پیشینه پژوهش

۲-۶-۱) پژوهش­های خارجی

تعدادی از پژوهش­های خارجی که تا حدودی مرتبط با موضوع این پژوهش است، به صورت ذیل است:

احمد و دوئلمن[۷۹] (۲۰۱۳) با بررسی ۱۴۶۴۱ سال-شرکت در بین سال­های ۲۰۰۹-۱۹۹۳ پیش ­بینی کردند که مدیران با اعتماد بیش از حد (خوش­بین)، تمایل به تأخیر در شناسایی زیان داشته و به طور کلی، در حسابداری محافظه ­کاری شرطی کمتری دارند. آن­ها همچنین به بررسی این موضوع پرداختند که آیا مکانیزم­ های کنترلی خارجی منجر به کاهش تأثیر منفی اعتماد بیش از حد مدیریتی بر میزان محافظه ­کاری در گزارشگری مالی می­ شود یا خیر؟ آن­ها به منظور سنجش محافظه ­کاری در حسابداری هم از محافظه ­کاری شرطی و هم از محافظه ­کاری غیرشرطی استفاده نمودند و ‌به این نتیجه رسیدند که بین هر دو نوع محافظه ­کاری و اعتماد بیش از حد مدیریتی، رابطه منفی وجود دارد. آن­ها همچنین ‌به این نتیجه رسیدند که مکانیزم­ های کنترلی خارجی منجر به کاهش تأثیر منفی اعتماد بیش از حد مدیریتی بر میزان محافظه ­کاری در گزارشگری مالی نمی­شوند.

اسکرند و زکمن[۸۰] (۲۰۱۱) ‌به این نتیجه رسیدند که اعتماد بیش از حد مدیریتی بر رفتار گزارشگری مالی تأثیر می­ گذارد. اعتماد بیش از حد مدیریتی دارای رابطه مثبت با درست‌نمایی تقلب صورت­های مالی بوده و مکانیزم­ های حاکمیتی درونی و بیرونی قوی­تر منجر به کاهش این تأثیر نمی­ شود.

کوردیرو (۲۰۰۹) و دشماخ و ‌همکاران (۲۰۱۰) ‌به این نتیجه رسیدند که مدیران دارای اعتماد بیش از حد در مقایسه با سایر مدیران، تمایل به پرداخت سود نقدی کمتری دارند.

هیتون (۲۰۰۲) و کاهنمن و لووالو[۸۱] (۱۹۹۳) ‌به این نتیجه رسیدند که اثرات معکوس اعتماد بیش از حد مدیریتی می ­تواند با معرفی یک ناظر و کنترل­ کننده بیرونی کاهش یافته و خنثی شود.

هوپ و توماس[۸۲](۲۰۰۸)و ماسولیس و همکاران[۸۳](۲۰۰۷)معتقدند که یک مسئله معروف نمایندگی سالارسازی[۸۴] مدیریتی است که عبارت است از این که مدیران تمایل به رشد شرکت ماورای اندازه بهینه و نگهداری منابع بلااستفاده با هدف افزایش سودمندی فردی منجمله شأن و مقام، قدرت و جایگاه، پاداش و حقوق و دستمزد و شهرت و اعتبار خویش دارند.

میگل و دیگران) ۲۰۰۴)[۸۵]در تحقیقی با عنوان چگونه سهام‌داران نهادی می‌توانند عملکرد شرکت را تحت تاثیر قرار دهند؟ به بررسی ارتباط بین ترکیب مالکیت و بازده عملیاتی شرکت‌های نمونه پرداختند نتایج تحقیق آن ها شامل موارد زیر بوده است : اول آنکه سطح مالکیت متمرکز (سهام‌داران نهادی) و مالکیت داخلی (منظور مالکیت توسط اعضای هیئت مدیره می‌باشد ) به همراه ویژگی هایی مانند حمایت از سرمایه گذاران ، توسعه بازارهای سرمایه ، فعالیت های بازار برای کنترل شرکت و کارایی اعضای هیئت مدیره می‌تواند منجر به بهبود عملکرد شرکت گردد . ثانیاًً رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت متمرکز و عملکرد شرکت فقط در قالب سهام‌داران نهادی قابل توجیه و تبیین نیست. ثالثاً ، علاوه بر موارد فوق مالکیت اعضای هیئت مدیره نیز می‌تواند عملکرد شرکت را تحت شعاع قرار دهد . محققان مذکور اساسی ترین مشکل نمایندگی را تفکیک مالکیت از ابزارهای کنترلی می‌داند.

همچنین برای اهداف مقایسه ای سیستم های حاکمیت شرکتی را بر اساس معیارهای زیر طبقه بندی می کند: میزان حمایت قانونی از سرمایه گذاران ، سطح تمرکز مالکیت ، توسعه بازارهای سرمایه ، نقش بازار برای کنترل شرکت ها و کارایی اعضا هیئت مدیره به عبارتی موارد مذکور رابطه مستقیمی با عملکرد شرکت ها دارد . باید عنوان داشت که معیار عملکرد شرکت در این تحقیق کیوتبین بوده است

تا زمانی که مدیریت علاقه‌ای به انتشار پیش‌بینی‌های بد نداشته باشد، بازار ممکن است توانایی تفسیر درست اعلامیه‌ها را نداشته باشد. برای مثال، ممکن است بازار توانایی درک تفاوت پیش‌بینی اخبار بد را به صورت کاملاً کامل یا به صورت تکه‌ای یخ از کوه یخ را نداشته باشد. از طرف دیگر و با توجه به عقیده سرمایه‌گذاران مبنی بر بی‌علاقگی مدیریت به ارائه کامل پیش‌بینی‌های بد و ترجیح مدیریت بر نشان دادن مقدار کمتر از واقع پیش‌بینی‌های بد با توجه به خوش‌بینی نسبت به ‌آینده، سرمایه‌گذاران ممکن است خوش‌بینی مدیران را بیش از حد در نظر بگیرند و واکنش بیشتر از حد نسبت به اخبار بد را نشان دهند ]اورانی و یامان۲۰۰۷[.

برخی از صاحب‌نظران بر این عقیده بودند که سرمایه‌گذاران گاهی به انواع خاصی از اخبار و اطلاعات مالی، کمتر از حد لازم واکنش نشان می‌دهند. برای مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که در هر فصل سودی را اعلام می‌کند که به طور قابل ملاحظه‌ای بالاتر از حد مورد انتظار است. شواهد و مدارک حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران این حالت را به عنوان اخبار خوب و مطلوب تلقی می‌کنند و قیمت سهم را بالا می‌برند؛ اما این افزایش کافی نیست. در طول شش ماه آتی و پس از آن که این اشتباه به صورت تدریجی تصحیح می‌شود، قیمت سهم آرام آرام افزایش می‌یابد و به سطحی می‌رسد که باید در زمان اعلام سود به آن می‌رسید. از طرف دیگر، همین قاعده را ‌در مورد واکنش کمتر از حد به اخبار منفی و نامطلوب می‌توان به کار برد. شرکتی را فرض کنید که اقدام به انتشار نامطلوب در زمینه تقسیم سود می‌کند. در حالت کلی، این کار موجب کاهش قیمت سهم شرکت می‌شود. با این وجود، قیمت سهم در زمان انتشار این خبر ‌به اندازه کافی کاهش نمی‌یابد، بلکه ‌این کاهش قیمت در طی چند ماه ‌اینده نیز ادامه می‌یابد. در هر دو حالت بالا، زمانی که سرمایه‌گذاران با اعلامیه‌های خوب یا بد مواجه می‌شوند، در ابتدا کمتر از حد لازم به ‌این اخبار واکنش نشان می‌دهند] دونگ وی۲۰۰۳[.

تحقیقاتی که در زمینه روانشناسی تجربی انجام ‌شده، نشان داده است که طبق تورش‌های رفتاری، بیشتر افراد به اخبار غیر‌قابل پیش‌بینی و مهیج واکنش بیش از حد نشان می‌دهند. وارنر دی‌بوندت و ریچارد تار در مقاله خود که در سال ۱۹۸۵ منتشر کردند، به مواردی اشاره نمودند که به ادعای آن ها شواهدی مبتنی بر واکنش بیش از حد سهام‌داران به اخبار و اطلاعات بود. این دو محقق در تحقیق خود که در سال ۱۹۸۴ انجام دادند، دو پرتفوی از شرکت‌ها را با توجه به عملکرد گذشته آن ها تعیین کردند و شرکت‌هایی را که دارای عملکرد بهتری از عملکرد بازار بودند، در دسته پرتفوی برنده‌ها و شرکت‌هایی را که دارای عملکرد ضعیف تری از بازار بودند، در پرتفوی بازنده‌ها جای دادند. پس از گذشت ۳۶ ماه از تشکیل دو پرتفوی، پرتفوی بازنده‌ها توانست ۲۵% بازده‌ بیشتری نسبت به پرتفوی برنده‌ها کسب کند.

رول[۸۶] (۱۹۸۶) معتقد است که دلیل درگیر شدن مدیران در فعالیت­های ادغام و تحصیل[۸۷] نابودکننده ارزش شرکت، اعتماد بیش از حد مدیریتی است. اختلال در فعالیت­های سرمایه ­گذاری، تأمین مالی و سیاست­های حسابداری می ­تواند هزینه­بر باشد (مالمندی­یر و تاته، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ و بن-دیوید و همکاران[۸۸]، ۲۰۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-27] [ 06:26:00 ب.ظ ]




**۲۲/۰-

۳۲/۰-**

R=58/0

R2= ۳۴/۰

۰۰۱/۰ p< **

اهمیت وظیفه

هویت وظیفه

استقلال

بازخورد

۲۳/۰-**

۲۳/۰-**

۱۸/۰-*

دیاگرام شماره ۱- دیاگرام مسیر ابعاد ویژگی‌های شغلی به اهمال کاری شغلی

همان گونه که ضرایب مسیر نشان می‌دهد، همه ابعاد ویژگی‌های شغلی به صورت معکوس پیش‌ بینی کننده معنادار اهمال کاری شغلی می‌باشند. بدین معنا که افزایش این ویژگی های شغلی با کاهش اهمال کاری شغلی همراه بوده است. این پنج بعد در مجموع ۳۴ درصد از واریانس متغیر ملاک اهمال کاری شغلی را تبیین می‌کنند.

۲-مرحله دوم رگرسیون ابعاد ویژگی‌های شغلی روی انگیزش شغلی

با توجه به غیرمعنی دار بودن همبستگی مرتبه صفر ابعاد تنوع مهارت، اهمیت وظیفه، استقلال و بازخورد با انگیزش شغلی تنها رگرسیون بعد هویت وظیفه بر انگیزش شغلی محاسبه شد. نتایج حاصل از این تحلیل در جدول ۴-۴ و دیاگرام شماره ۲ آورده شده است.

جدول۴-۴رگرسیون خطی ساده بعد هویت شغلی روی انگیزش شغلی

متغیر

F

Sig

Beta

B

Sig.

R

R2

هویت شغلی

۳۵/۱۵

۰۰۱/۰

۳۱/۰

۱۶/۰

۰۰۱/۰

۳۱/۰

۰۹/۰

دیاگرام شماره ۲ ضریب مسیر(بتا) مربوطه را نشان می‌دهد.

انگیزش شغلی

**۳۱/ ۰

۳۱/۰R=

۱۱/۰=R2

۰۰۱/۰ p< **

هویت وظیفه

دیاگرام شماره ۲- دیاگرام مسیر بعد هویت وظیفه به انگیزش شغلی

ضریب مسیر در دیاگرام شماره ۲ نشانگر آن است که ویژگی شغلی هویت وظیفه پیش‌بینی کننده معنا‌دار و معکوس انگیزش شغلی می ‌باشد. بدین معنی که با افزایش هویت وظیفه انگیزش شغلی افزایش نشان می‌دهد. این متغیر پیش‌بینی کننده ۹ درصد از واریانس انگیزش شغلی را تبیین می‌کند.

۳- مرحله سوم رگرسیون انگیزش شغلی روی اهمال کاری شغلی با کنترل نقش ابعاد ویژگی‌های شغلی هدف از این مرحله تعیین نقش واسطه گری انگیزش شغلی در رابطه بین ابعاد ویژگی‌های شغلی و اهمال کاری شغلی بود.

لذا رگرسیون همزمان اهمال کاری شغلی روی انگیزش شغلی با کنترل ابعاد ویژگی های شغلی محاسبه شد. نتایج این تحلیل در جدول ۴-۵ و دیاگرام شماره ۳ نشان داده شده است.

جدول ۴-۵ رگرسیون چند گانه انگیزش شغلی و ویژگی‌های شغلی روی اهمال کاری شغلی

متغیرهای پیش‌بینی کننده

F

B

Beta

Sig.

R

R2

تنوع مهارت

۱۶/۱۲

(۰۰۱/۰P<)

۵۵/۰-

۲۲/۰-

۰۰۲/۰

۵۸/۰

۳۴/۰

هویت وظیفه

۸۱/۰-

۳۱/۰-

۰۰۱/۰

اهمیت وظیفه

۵۹/۰-

۲۳/۰-

۰۰۱/۰

استقلال

۶۱/۰-

۲۳/۰-

۰۰۱/۰

بازخورد

۴۷/۰-

۱۸/۰-

۰۱/۰

انگیزش شغلی

۰۱/۰

۰۱/۰

۸۶/۰

نتایج رگرسیون فوق در دیاگرام شماره ۳ آورده شده است.

تنوع مهارت

اهمال کاری شغلی

**۲۲/۰-

۳۲/۰-**

R=58/0

R2= ۳۴/۰

۰۰۱/۰ p< **

اهمیت وظیفه

هویت وظیفه

استقلال

بازخورد

۲۳/۰-**

۲۳/۰-**

۱۸/۰-*

انگیزش شغلی

۰۱/۰

دیاگرام شماره ۳- دیاگرام مسیر تأثیر همزمان ابعاد ویژگی‌های شغلی و انگیزش شغلی بر اهمال کاری شغلی

همان‌ طور که جدول و دیاگرام فوق نشان می‌دهند در مرحله سوم رگرسیون انگیزش شغلی نقش معنی داری در پیش‌بینی اهمال کاری شغلی نداشت و مسیر ضرایب بتا ابعاد ویژگی های شغلی معناداری نشان داد.

۴-در مرحله چهارم ضرایب مسیر ویژگی‌های شغلی از مرحله یک به مرحله چهار مقایسه شد و با عدم تغییر ضرایب مسیر مستقیم ابعاد ویژگی‌های شغلی به اهمال کاری شغلی، نقش واسطه ای متغیر انگیزش در ارتباط بین ویژگی‌های شغلی و اهمال کاری شغلی رد شد (فرضیه پژوهش).

به طور کلی یافته های تحقیق حاضر نشان داد همه ابعاد ویژگی‌های شغلی پیش‌بینی کننده معنی دار و معکوس اهمال کاری شغلی می‌باشند به عبارت دیگر با افزایش این ویژگی‌ها، اهمال کاری شغلی کاهش نشان می‌دهد. همچنین از بین ابعاد ویژگی های شغلی تنها بعد هویت شغلی قادر به پیش‌بینی انگیزش شغلی بود آنهم به طور معکوس. در نهایت یافته های پژوهش مؤید نقش واسطه گری انگیزش شغلی در ارتباط بین ویژگی‌های شغلی و اهمال کاری شغلی نبود. این یافته مؤید عدم تأیید فرضیه اصلی پژوهش در خصوص نحوه ی ارتباط سازه‌های ویژگی‌های شغلی، انگیزش شغلی و اهمال کاری شغلی می‌باشد.

فصل پنجم

بحث و نتیجه‌گیری

در این فصل یافته های پژوهش حاضر و تلویحات این یافته ها در حوزه های نظری و عملی مرور می‌شود. در ابتدا خلاصه‌ای از پژوهش ارائه می‌شود، سپس یافته های به دست آمده در این پژوهش، در پرتو یافته های تجربی و مدل‌های نظری موجود بررسی می‌شود. در قسمت بعد، سودمندی یافته ها برای مشاوران سازمانی که با سازمان ها کار می‌کنند و مدیران علاقه مند به کاهش اهمال کاری کارمندان بحث خواهد شد و در آخر محدودیت‌های عمده این پژوهش و همچنین پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی مطرح خواهد شد.

۵ـ۱ـ خلاصه‌ای از پژوهش

هدف تحقیق حاضر روشن ‌ساختن مکانیسم زیربنایی است که به واسطه آن ویژگی های شغلی بر اهمال کاری شغلی تأثیر می‌گذارند. به طور دقیق‌تر، هدف این پژوهش بررسی اثر واسطه‌ای سازه انگیزش شغلی در رابطه بین سازه‌های ویژگی های شغلی و اهمال کاری شغلی می‌باشد. به منظور بررسی این مسئله مدلی مبتنی‌ بر بحث‌های نظری و تحقیقات تجربی پیشین درخصوص سازه‌های ویژگی های شغلی و اهمال کاری شغلی تدوین شد. در مدل پیشنهادی مطرح شده در فصل یک سازه انگیزش شغلی رابطه بین سازه‌های ویژگی های شغلی و اهمال کاری را واسطه‌گری می‌کند.

اطلاعات مربوط به نمونه‌ای مشتمل بر ۱۵۰ نفر کارکنان دانشگاه آزاد واحد ارسنجان برای بررسی برازش داده های مشاهده شده با مدل پیشنهادی با بهره گرفتن از روش رگرسیون همزمان و با کمک نرم‌افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. برای بررسی تأیید و یا عدم تأیید فرضیه پژوهش مبنی ‌بر نقش واسطه‌ای سازه انگیزش شغلی در ارتباط بین ویژگی های شغلی و اهمال کاری از رگرسیون چند گانه به صورت متوالی همزمان، مطابق با مراحل بارون و کنی (۱۹۸۶) استفاده گردید. ‌بر اساس این روش، بررسی نقش واسطه‌ای یک متغیر در ارتباط بین دو متغیر دیگر چهار مرحله دارد. این مراحل عبارتند از: در مرحله اول، مسیر مستقیم بین متغیر برون‌زاد و درون‌زاد مدل بررسی می‌شود. در مرحله دوم ضرایب مسیر مستقیم از متغیر برون‌زاد به متغیر واسطه ای بررسی می شود. در مرحله سوم ضرایب مسیر مستقیم از متغیر واسطه ای به متغیر درون زاد بررسی می شود. در مرحله چهارم ضرایب مسیر درون‌زاد قبل و بعد از اضافه کردن متغیر واسطه‌ای مقایسه می‌شود. کاهش معنادار ضرایب مسیر مستقیم بعد از گنجاندن متغیر واسطه‌گر، ملاک اصلی مؤید وجود اثر واسطه‌ای است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ب.ظ ]




الیس، اصول سیزده گانه ای را به مثابه معیارهایی برای سلامت روان در نظر گرفته است، این اصول عبارت اند از : نفع شخصی، رغبت اجتماعی، خود فرمانی، انعطاف پذیری، پذیرش عدم اطمینان ، تعهد و تعلق نسبت به چیزی خارج از وجود خود، خطر کردن ، و لذت گرایی بلند مدت پایا (خدارحیمی، ۱۳۷۴). به نظر الیس، انسان های سالم فاقد این باورهای غیر منطقی هستند:

۱- امیال اساسی انسان ، مثل امیال شهوانی و جنسی ‌به این دلیل نیاز تلقی می‌شوند که ما ان ها را نیاز تعریف می‌کنیم ( در حالی که آن ها ترجیحات ما هستند).

۲- ما نمی توانیم برخی رویدادها را تحمل کنیم؛ خواه این رویدادها، اجبار به انتظار کشیدن در صف باشد یا مواجه شدن با انتقاد، یا طرد ( در حالی که این رویدادها را می توان تحمل کرد).

۳- موفقیت ها و شکست های ما با ویژگی های خاصی مانند هوش ، ارزش ما را به عنوان انسان مشخص می‌کنند.

۴- دنیا باید با ما عادلانه برخورد کند ،گویی که دنیا می‌تواند از امیال ما پیروی کند.

۵- ما باید رضایت دیگران را جلب کنیم؛ گویی هستی ما به آن ها بستگی دارد.

۶- برخی افراد ، رذل یا شرورند و باید به خاطر شرارتشان تنبیه شوند؛ گویی ما می‌توانیم بی ارزش بودن انسان را ارزیابی کنیم.

۷- وقتی اوضاع ان گونه که ما دوست داریم نیست ، گویی مفهوم وحشتناک بودن را می توان به صورت تجربی تعریف کرد.

۸- اگر فکر نمی کردیم که اوضاع وحشتناک است یا اگر به دلیل خشم یا اضطراب ناراحت نبودیم ، نمی توانستیم عمل کنیم.

۹- چیزهای زیان بخشی مانند سیگار یا مواد مخدر ،خوشی زندگی را بیش تر می‌کنند یا مصرف این مواد زیان آور، صرفاً ‌به این دلیل ضرورت دارد که گذراندن زندگی بدون آن ها ممکن است برای مدتی ناخوشایند باشد.

۱۰- عامل بیرونی موجب شادی آنان می شود و ما نمی توانیم احساساتمان را کنترل کنیم.

۱۱- سابقه و گذشته ی فرد تنها عامل تعیین کننده ی مهم رفتار فعلی اوست ؛ گویی چیزی که زمانی زندگی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، برای همیشه بر آن تأثیر دارد.

۱۲- عقایدی که در کودکی آموخته ایم – خواه عقاید مذهبی ، خواه اخلاقی ، یا سیاسی – می‌توانند راهنمای خوبی برای بزرگ سالی باشند؛ حتی اگر تعصب آمیز یا افسانه ای باشند(پروچاسکا، ۱۹۹۹).

دیدگاه رفتار گرایی

رفتار گرایی معتقد است که بهداشت و سلامت روانی به محرک ها و محیط وابسته است . ‌به این ترتیب آنچه را که مکاتب دیگر بیماری روانی به حساب می آورند از دیدگاه رفتار گرایان رفتاری است که مانند سایر رفتارها آموخته می شود. از نظر رفتارگرایان کسی که دارای سلامت روانی است رفتارش با محیط معینی با نوعی بهنجاری رفتاری سازگاری دارد. (میلانی فر، ۱۳۸۳).

به عقیده اسکینر[۴۰] از صاحب نظران این دیدگاه سلامت روانی و انسان سالم، معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط است. چنین انسانی وقتی با مشکل رو به رو می شود، تا هنگامی که از طریق جامعه به هنجار تلقی می شود ، برای بهبود بخشیدن به رفتار خود و اطرافیانش و به هنجار کردن آن ها به طور متناوب از شیوه ی اصلاح رفتار استفاده می‌کند. به علاوه ، انسان سالم باید آزاد بودن خود را نوعی توهم بپندارد؛ بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط معدودی از عوامل محیطی مشخص می شود. انسان سالم کسی است که به خاطر رفتارهای متناسب از محیط و اطرافیانش تأیید اجتماعی بیشتری دریافت می‌کند. شاید معیار تلویحی دیگر ‌در مورد خصوصیات انسان سالم از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان باید از علم نه برای پیش‌بینی ، بلکه برای تسلط بر محیط خویش استفاده کند. در این معنا ، فرد سالم کسی است که بتواند برای به کار گیری هر روش ، بیش تر از اصول علمی استفاده کند و به نتایج سودمندتری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال ، هدف مندی، غایت نگری و مانند آن را کنار بگذارد ( خدارحیمی ، ۱۳۷۴، به نقل از لطافتی بریس، ۱۳۹۰).

تعریف دین

دین کلمه ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت که در لاتین به صورت religion آمده است. این اصطلاح معنی واحدی که مورد قبول دانشمندان رشته‌های علوم انسانی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان و روان شناسان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده‌اند. رادکلیف براون[۴۱] ، مردم شناس تنها به کارکردهای دین توجه ‌کرده‌است و آن را باعث نگه داشت نظم اجتماعی می‌داند (شجاعی زند، ۱۳۸۰) . هورتون [۴۲] دین را به عنوان بسط میدان روابط اجتماعی آدم ها به فراسوی محدودیت های جامعه صرفاً بشری در نظر می‌گیرد (هورتون ، ۱۹۶۰). بعضی از دین پژوهان مغرب زمین نیز دین را ابداع روشنگری می دانند (مورن [۴۳]، ۱۹۸۸). مارکس [۴۴] دین را محصول جامعه طبقاتی دانسته و معتقد است از طریق دین وعده آنچه در جهان دیگر خواهد آمد توجه از نابرابری ها و بی عدالتی ها در این جهان منحرف می شود (گیدنز[۴۵]، ۲۰۰۳، ترجمه صبوری، ۱۳۸۲).

آلپورت [۴۶] اولین کسی بود که برای دین دو جنبه بیرونی و درونی در نظر گرفت . جهت گیری مذهبی بیرونی را حرکات و حالات و تفکرات مذهبی دانست که به منظور رفع نیاز های مختلف از آن استفاده می شود ولی جهت گیری مذهبی درونی را حالتی دانست که در آن حیات و زیست و زندگی فرد در دین و مذهب است و هر رفتار و تفکری که دارد در ارتباط با عقیده مذهبی اوست ( صادقی، ۱۳۷۸). فروم [۴۷]دین را تأمین کننده بخشی از نیازهای انسان دانسته و معتقد است دین به انسان ها دید و کانون سر سپردگی می‌دهد (خسروپناه، ۱۳۸۲). ویلیام جیمز[۴۸] دین را نتیجه تأثیرات و احساسات و رویدادهایی می‌داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی روی می‌دهد و انسان در می‌یابد که بین او و چیزی که آن را امر خدایی می نامد رابطه ای برقرار است (آذربایجانی، ۱۳۹۰)

تاریخچه روان شناسی دین

هر چند تاریخچه رسمی پیدایش روان شناسی دین به اواخر قرن نوزدهم – تقریباً مقارن ایجاد روان شناسی علمی- می‌رسد اما تأملات روان شناختی درباره دینداری انسان، سابقه ای دیرینه دارد. این تأملات گاهی جنبه توصیفی دارند، همانند کتاب های مقدس ادیان بزرگ و میز کتاب های دینی ای که برای تربیت معنوی تدوین شده اند، نظیر کتاب اعترافات [۴۹] آگوستین قدیس [۵۰] ، مثنوی مولوی و احیاء علوم الدین غزالی و نوشته های برخی فیلسوفان و متألهان ، مانند جاناتان ادواردز [۵۱](۱۷۰۳-۱۷۸۵)، فردریک شلایر ماخر[۵۲] و سورن کیرکگور[۵۳] (۱۸۱۳- ۱۸۵۵). گاهی نیز این تأملات به تبیین پیدایش دین مربوط می شود، رد پای این جنبه دوم را دست کم در سه قرن پیش از میلاد می توان یافت. در دوره جدید، روان شناسی دین به طور عمده در سه سنت قابل پیگیری است.

۱- سنت انگلیسی- آمریکایی: رویکرد توصیفی و حتی آزمایشگاهی و تجربی به دین مهم ترین ویژگی این سنت است. گالتون[۵۴] ، استانلی هال[۵۵]، لوبا[۵۶]، استاربوک[۵۷]، جرج کو[۵۸]، ویلیام جیمز[۵۹] و جیمز برت[۶۰] مهم ترین روان شناسان در این عرصه اند که تحقیق و تألیف در این زمینه داشته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ب.ظ ]




۱) معاهدات منشأ تعهد: تعهد دولت‌ها به پیگیری جنایات بین‌المللی اغلب ناشی از معاهداتی است که سعی در جرم‌انگاری اعمالی در سطح بین‌المللی دارد و دولت‌ها با انعقاد این معاهدات یا پیوستن به آن ها الزامات ناشی از این معاهدات را برعهده می‌گیرند. این تعهدات اغلب شامل تعهد به جرم‌انگاری چنین جنایاتی در قوانین داخلی و نیز تعهد به پیگرد مرتکبین چنین جنایاتی بر اساس اصول سنتی صلاحیت و اصل صلاحیت جهانی می‌باشد.[۱۳۴]

برای نمونه با تصویب معاهدات چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ کشورهایی که منعقد کننده این معاهدات بوده یا بعداً به آن‌ ها پیوستند ملزم به جرم‌انگاری جرایم جنگی مورد شناسایی قرار گرفته در این معاهدات و پروتکل‌های الحاقی به آن‌ ها شدند. ماده ۴۹ معاهده اول ژنو مقرر می‌دارد: » دول متعاهد، تعهد می‌نمایند که کلیه اقدامات قضایی لازم را برای تعیین مجازات مرتکبین یا آمرین هر یک از تخلفات عمده از این قراداد که در ماده بعد ذکر شده است به عمل آورند. [۱۳۵]«همچنین در ادامه اصل صلاحیت جهانی را نسبت به متخلفین عمده قواعد این معاهده مورد توجه قرار داده است.[۱۳۶] از آنجایی که اکثر مقررات این معاهده‌ها ماهیت خود اجرایی نداشت ‌بنابرین‏ با توجه به اصل قانونی بودن جرم و مجازات، وضع مقررات برای جرم‌انگاری این قوانین در حقوق داخلی لازم است.

جرم‌انگاری نسل‌زدایی در قوانین داخلی به عنوان شرط لازم پیگیری این جرم توسط مراجع داخلی کشورها عمدتاًً پس از تصویب معاهده نسل‌زدایی صورت پذیرفت. در ماده ۶ این معاهده آمده است: اشخاص متهم به ارتکاب نسل‌زدایی یا یکی دیگر از اعمال مشروحه در ماده ۳ باید توسط دادگاه‌های صالح کشوری که جرم در آنجا ارتکاب یافته و یا به وسیله دادگاه کیفری بین‌المللی که طرف‌های متعاهد صلاحیت آن را شناخته باشند، جلب به محاکمه شوند. هرچند معاهده نسل‌زدایی اشاره‌ای به لزوم اجرای صلاحیت جهانی نسبت به مرتکبین آن توسط کشورهای عضو نمی‌کند اما از آنجایی که منع نسل‌زدایی جزء قواعد آمره بین‌المللی محسوب می‌شود اعمال صلاحیت جهانی کشوری که متهم در خاک آن یافته شود الزامی است مگر آنکه به کشوری دیگر استرداد گردد.

‌در مورد جنایت علیه بشریت از آنجایی که معاهده‌ای بین‌المللی در این مورد وجود نداشت ‌بنابرین‏ کشور‌ها نه تنها الزامی به جرم‌انگاری و پیگرد مرتکبین آن نمی‌دیدند بلکه » صرفا نظاره‌گر اسناد دربردارنده این جنایات از جمله منشور دادگاه نورنبرگ و قطعنامه مجمع عمومی ۱۱ دسامبر ۱۹۴۶ بوده اند.«[۱۳۷] با این وجود ‌در مورد مصادیق جنایت علیه بشریت نظیر شکنجه و آپارتاید، معاهداتی وجود دارد که مستقلاً و به طور جداگانه آن‌ ها را جرم انگاری کرده‌اند که دولت‌های عضو این معاهدات را ملزم به جرم‌انگاری این جرایم در قوانین داخلی خویش و پیگرد مرتکبین این جنایات می‌کند. از جمله، معاهده منع شکنجه در بند ۲ ماده ۵ کلیه دول متعاهد را نسبت به استرداد یا محاکمه متهم به شکنجه‌ای که در خاک آن کشور حضور دارد متعهد می‌کند. البته نباید این مسئله را از نظر دور داشت که برخی از کشورها پیش از امضاء یک معاهده یا پیوستن به آن، برخی جنایات بین‌المللی را جرم انگاری نموده‌اند.

۲) تعهد ناشی از مقررات محاکم بین‌المللی: منشور نورنبرگ به عنوان اساسنامه دادگاه نورنبرگ و توکیو تصریحی در زمینه تعهد دولت‌ها به پیگرد جرایم تحت صلاحیت دیوان نورنبرگ و توکیو نداشت. چرا که این منشور را قدرت‌های پیروز جنگ تهیه کرده بودند و مشکل به نظر می‌رسید که قواعد آن برای سایر کشورها، از جمله کشورهای بی‌طرف جنگ جهانی دوم الزام‌آور باشد. هرچند اصولی که این منشور مورد شناسایی قرار داده بود توسط مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۴۶ مورد حمایت قرار گرفت. از جمله آنکه مرتکبین اعمالی را که از منظر حقوق بین‌الملل، جنایت به شمار می‌رود، مسئول و مستوجب کیفر دانست.

همینطور هرچند دادگاه‌های کیفری بین‌المللی برای یوگوسلاوی سابق و روآندا تعهدی برای کشورها جهت پیگرد مرتکبین جنایات بین‌المللی به وجود نیاورده‌اند و نیز به صراحت اصل صلاحیت کیفری جهانی را مورد اشاره قرار نداده‌اند اما برای خود صلاحیت همزمان[۱۳۸] قائل شده‌اند. ‌به این معنی که محاکم داخلی نیز صلاحیت رسیدگی به جرایم تحت صلاحیت این دادگاه‌ها را دارا می‌باشند با این تفاوت که دادگاه‌های یوگوسلاوی سابق و روآندا برای خویش حق تقدم قائل شده‌اند. یعنی می‌توانند از دادگاه ملی که در حال رسیدگی به جرمی مرتبط با این دادگاه هستند بخواهد تا رسیدگی را متوقف و متهم را ‌به این دادگاه‌ها تحویل دهند. » بر اساس ماده ۹ اساسنامه دادگاه بین‌المللی یوگوسلاوی سابق، اعمال صلاحیت از سوی محاکم ملی برای جنایات بین‌المللی صورت گرفته در یوگوسلاوی پذیرفته شده است و بسیاری از دولت‌های اروپایی با اعمال این صلاحیت اقدام به تحت تعقیب قرار دادن بعضی از مجرمان صرب و یا حتی محاکمه ایشان نمودند در حالی که هیچ عنصر ارتباطی بین کشور رسیدگی کننده و متهم وجود نداشته است«[۱۳۹]

دادگاه اختصاصی سیرالئون هرچند در سایه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تشکیل گردید اما تشکیل آن نه به استناد این قطعنامه بلکه به ابتکار و پیشنهاد کشور سیرالئون و همکاری سازمان ملل متحد بود. در واقع معاهده تأسیس این دادگاه بر اساس قانون اساسی سیرالئون، توسط مراجع این کشور تصویب و به قانون ملی آن وارد شد. قطعنامه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد ‌در مورد وضعیت حقوق بشر در سیرالئون اعلام می‌کند: » همه گروه‌ها و نیروها در سیرالئون که در هر مخاصمه مسلحانه، از جمله مخاصمه مسلحانه‌ای که فاقد ویژگی بین‌المللی است، جرایمی را همچون گروگان‌گیری، قتل عمد، شکنجه یا رفتار غیر انسانی نسبت به اشخاصی که در درگیری‌ها شرکت فعال نداشته‌اند، مرتکب شده‌اند، چون این جرایم به عنوان تخلفات بین‌المللی و نقض حقوق بشردوستانه تلقی می‌گردد، همه دولت‌ها تعهد دارند که متهمین ارتکاب ‌به این جرایم یا آمرین را تحت تعقیب قرار دهند و این اشخاص را قطع نظر از تابعیت آنان در محاکم داخلی خود مورد محاکمه قرار دهند. [۱۴۰]«هرچند اساسنامه دادگاه در این زمینه تصریحی ندارد و تنها به صلاحیت موازی خویش با محاکم ملی سیرالئون اشاره نموده است.

با تصویب اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری، کشورهای عضو این اساسنامه متعهد شدند تا نسبت به جنایات بین‌المللی اعمال صلاحیت نمایند. در مقدمه این اساسنامه یادآوری شده است که وظیفه هر دولتی است که صلاحیت کیفری خود را نسبت به افراد دارای مسئولیت جنایات بین‌المللی اعمال نماید. همچنین این اساسنامه در بند ۱۵ مقدمه خود با اعلام این مطلب که دیوان بین‌المللی کیفری که به موجب این اساسنامه تأسیس می‌شود مکمل محاکم کیفری ملی خواهد بود، بار دیگر اعمال صلاحیت بدوی دولت‌ها بر جنایات بین‌المللی را یادآور می‌شود.[۱۴۱]

‌بنابرین‏ منابع حقوق بین‌الملل دولت‌ها را متعهد می‌کند تا نسبت به پیگرد و مجازات مرتکبین جنایات بین‌المللی تمام تلاش خویش را مبذول دارند. هرچند نمی‌توان گفت که چنین تعهدی شامل همه کشورهای جهان است. اما برخی معاهدات به دلیل آنکه متضمن قواعد آمره حقوق بین‌الملل هستند (از جمله معاهده منع نسل‌زدایی) همه کشورها را متعهد به اعمال صلاحیت کیفری نسبت به مرتکبین یک جنایت بین‌المللی می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ب.ظ ]




* لطفا درباره آخرین باری که با مشکلی در اجرای تغییر مواجه شدید، برایم بگویید؟ ممکن است ‌در مورد آن شرایط توضیح دهید؟به نظر من بزرگترین مشکل این بود که معلم هایی که برای پایه ششم استفاده کردند کارشناسی شده نبودند و از معلم‌هایی استفاده شده که سواد ریاضی کافی برای تدریس کتاب ریاضی پایه ششم که بسیار سنگین بود را نداشته اند. متاسفانه ما در پایه ششم معلم هایی داشتیم که اصلاً بر محتوای کتاب درسی مسلط نبودند، ‌بنابرین‏ پایه ششمی‌ها با مشکلات پایه‌ای وارد پایه هفتم شدند. مثلاً یک مبحثی مثل مختصات واقعاً نیاز بود که معلم به صورت تخصصی و مفهومی با دانش‌آموز کار کند و این مفهوم را در ذهن دانش‌آموز درونی کند. اما متاسفانه دانش‌آموزان ما حتی نسبت به چهار ناحیه مختصات که یک مفهوم ابتدایی ‌و اولیه از این قسمت بود توجیه نشده بودند و به آن ها می‌گفتیم ناحیه‌ها را همراه با علامت هر ناحیه توضیح بده فقط در جواب می‌گفتند: بالا، پایین، چپ، راست!!! وچیزی به نام علامت هر ناحیه را نمی‌دانستند. در صورتی که با اعداد صحیح و علامت اعداد آشنا شده بودند. اما متاسفانه معلم‌ها به صورت تخصصی و پایه‌ای مفاهیم را به آن‌ ها آموزش نمی دادند.

*با توجه به اینکه شما سابقه تدریس کتاب درسی فعلی و قبلی ریاضی را دارید. کتاب‌های درسی جدید چه تفاوتی با کتاب‌های درسی قدیم کرده‌اند و چه مباحثی به آن ها افزوده شده است؟ کتاب درسی جدید حالت کاربردی پیداکرده است ولی به نظر من کتاب درسی قبلی خیلی بهتر بود زیرا دانش‌آموزان ضعیف کشش مطالب کتاب درسی جدید مانند مبحث احتمال را ندارند. من اصلاً به روش کتاب درسی جدید پیش نمی‌روم. مانند گذشته ابتدا درس می دهم، جزوه می‌دهم و در پایان از دانش‌آموزان می‌خواهم به حل کار در کلاس ها بپردازند.

*آیا از تغییرات ایجاد شده در کتاب­ درسی ریاضی پایه هفتم راضی هستید؟خیر

*با توجه به تجربیات خودتان چه عواملی می‌توانند علت موضع‌گیری شما باشند؟ دانش‌آموزان ما مثل موش آزمایشگاهی شدند. به نظر من بزرگترین اشتباهی که نظام آموزشی ما انجام داد این بود که ناگهان از سال ششم این تغییر را ایجاد کردند، بدون این که به معلمین و دانش‌آموزان آمادگی دهند. کلاس‌های ضمن خدمت هم، با زمان بسیار اندک گذاشتند که جوابگوی همکاران نبود. ما نسبت به محتوای کتاب درسی جدید توجیه نشده بودیم و به همین علت، هیچ یک از همکارها همگام با هم پیش نمی‌رفتیم و هر شخص از روش خودش استفاده می کرد.

*آخرین باری که احساس کردید تغییرات شما را سردرگم کرده، چه وقت و به چه دلیلی بوده است؟ بزرگترین سردرگمی ما در طرح سوال و روش تدریس بود. ما اصلاً نمی‌دانستیم بعضی مباحث مثل حل مسئله فصل یک را با چه روشی به بچه ها تفهیم کنیم و اینکه با توجه به تغییرات جدید، شیوه طرح سوال ما چگونه باشد.

اطلاع رسان کد۴:

* شما چند سال سابقه­ تدریس درس ریاضی دوره­ راهنمایی دارید؟۲۴ سال

*تغییر برای شما چه معنایی دارد و شما چه برداشتی از آن دارید؟ به طور کلی با تغییر در زندگی موافقم. تغییر است که باعث می شود انسان رشد کند و خودش را بالا بکشد.

*تغییرات را چگونه می‌بینید و چه معلمی توانایی دارد که مسئولیت اجرای تغییرات را بپذیرد؟ به نظر من تغییرات اساسی نبود. تغییر با توجه به کتاب درسی حاضر اصلاً تغییر نبوده است. تغییر زمانی تغییر به حساب می‌آید که ما اول امکاناتش را فراهم کنیم. ما امکانات اجرای این تغییر را فراهم نکرده ایم. دانش‌آموزان آماده نیستند، معلم ها آماده نیستند و ما آمدیم ناگهان سیستم را تغییر دادیم.

اگر در ارتباط با این تغییر، مدرسان زبده و با تجربه ای داشتیم که شناخت و اشراف کاملی از مفاهیم کتاب درسی ‌داشته‌اند، می‌توانست تأثیر به سزایی در توجیه و تفهیم بهتر مباحث کتاب داشته باشد. به عنوان مثال، ما معلمانی داریم که دارای مدرک فوق دیپلم هستند و به نظر من مطالب کتاب درسی در سطحی است که معلمی که در این پایه تدریس می‌کند حداقل باید لیسانس را داشته باشد.

*لطفا درباره آخرین باری که با مشکلی در اجرای تغییر مواجه شدید، برایم بگویید؟ ممکن است ‌در مورد آن شرایط توضیح دهید؟ وقتی کتاب درسی عوض شد ما نمی‌دانستیم از چه راهی شروع کنیم و با بچه ها کار کنیم. کتابی را دادند که سرفصل‌هایش خیلی زیاد بود و ما نمی‌دانستیم مطالب را چطور به بچه ها تفهیم کنیم. متاسفانه با زیاد شدن سرفصل های کتاب درسی ساعت کاری ما را کم کردند. ما نتوانستیم مرور مختصری از کتاب درسی داشته باشیم. ما نتوانستیم خیلی از مطالب را به بچه ها تفهیم کنیم مثل شروع مبحث توان که ‌در مورد نسبت های فامیلی بود.بچه ها واقعا در یادگیری این قسمت دچار سردرگمی شده بودند.

مطالب در سطحی بود که خانواده ها توانایی این را نداشتند که در منزل با بچه ها کار کنند. کتاب درسی بدون هیچ مقدمه ای درس را شروع می کرد و اگر کسی دبیر تخصصی این رشته نبود، نمی‌توانست چیزی سر در بیاورد که با بچه ها کار کند. به نظر من کسی که کتاب درسی را نوشته اصلاً معلمی نکرده است و دبیر نبوده است و تدریس در مقطع ابتدایی و راهنمایی نداشته است.

*با توجه به اینکه شما سابقه تدریس کتاب درسی فعلی و قبلی ریاضی را دارید. کتاب‌های درسی جدید چه تفاوتی با کتاب‌های درسی قدیم کرده‌اند و چه مباحثی به آن ها افزوده شده است؟ کتاب درسی قبلی واقعاً کتاب بود ولی کتاب درسی جدید بیشتر شبیه جزوه است تا کتاب. کتاب درسی جدید بدون هیچ مقدمه ای درس را شروع می‌کند.مطالب و درس اصلاً توضیح داده نشده است. کتاب درسی جدید می‌خواهد دانش‌آموزان را وادار به فعالیت کند اما ما زمینه انجام فعالیت را نداریم. ما امکانات انجام فعالیت های کتاب درسی را نداریم. مدرسه ما که در یک کلاس ۳۵ دانش آموز نشسته‌اند چطور می‌توانیم فعالیت‌ها را به طور کامل انجام دهیم. اگر کلاس من ۱۵ دانش آموز داشته باشد و من امکانات در اختیار داشته باشم می توانم فعالیت ها را انجام دهم. بیشترین مشکل من کمبود زمان بود. اگر زمان تدریس بیشتر بود شاید بهتر می توانستم عمل کنم. متاسفانه کلاس‌های ضمن خدمت آن کلاسی نبود که استادی بالاتر از خودمان باشد که بتواند ما را به درستی راهنمایی کند و توجیه کند که چطور تدریس کنیم. ‌بنابرین‏ برخی مباحث که به طور کامل توجیه نشده بودیم و مجبور بودیم خیلی گذرا از کنار آن عبور کرده و خیلی اساسی تدریس نکنیم. مثلا در قسمت توان شروع درس با انجام یک فعالیت ‌در مورد نسبت های فامیلی پسری به نام امید است که از پدر و مادر شروع و به رابطه هایی مثل نوه، نتیجه، نبیره و…اشاره می‌کند. این فعالیت خیلی وقت گیر و برای دانش آموز گیج کننده است و وقت گذاشتن روی آن ما را از هدف اصلی که آموزش توان است دور می‌کند. ‌بنابرین‏ ما مجبوریم خیلی گذرا به آن اشاره کرده و از آن عبور کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ب.ظ ]