ویژگی مهم دیگر ارزیابی DEA ارزیابی توأم با مجموعهای از عوامل است. در مدلهای DEA عوامل نهادهای و ستادهای توأما مورد ارزیابی قرار میگیرند و محدودیت یک نهادهای یا تک ستادهای وجود ندارد(علیرضایی،۱۳۷۹).
یکی دیگر از ویژگیهای اساسی مدلهای DEA ویژگی جبرانی بودن آن هاست. به عبارت ساده این ویژگی به واحد تصمیمگیرنده اجازه میدهد کمبود یا ضعف ستادههایش را به کمک ستادههای دیگر جبران نماید و یا مصرف اضافی در بعضی از نهادههایش را با صرفه جویی در نهادههای دیگر جبران نماید.
گرچه تحلیل پوششی داده ها در ابتدا برای ارزیابی واحدهای تصمیمگیرنده ارائه شده است ولی قابلیتهای گسترده مدلهای آن این روش را به عنوان یکی از روشهای پرکاربرد تبدیل کردهاست. با توجه به اینکه پرداختن به جزئیات قابلیتهای کاربردی تحلیل پوششی داده ها خارج از اهداف این پژوهش است. تنها به ذکر عناوین این قابلیتها اکتفا میشود:
-
- واحد تصمیمگیرنده نشانه را تعیین میکند. این واحدها به عنوان الگوی عملکرد واحدهای ناکارا مطرح میشوند.
-
- راهکارهای بهبود کارایی را تعیین میکند. به کمک این راهکارها، واحدهای ناکارا میتوانند عوامل ناکارایی خود را شناخته و تصحیح کنند.
-
- بازده به مقیاس واحدها را تخمین میزند. بر اساس این تخمین، واحدها به سه دسته بازده نزولی، صعودی و ثابت نسبت به مقیاس تقسیم میشوند.
-
- واحدهای با بیشترین اندازه مقیاس بهرهوری را تعیین میکند. این واحدها، واحدهای کارایی هستند که بهترین اندازه را دارند.
-
- راهکارهای توسعه واحدها را پیشنهاد میدهد. این راهکارها شامل انبساط یا انقباض واحدها است.
-
- پیشرفت تکنیکی واحدها را در یک فاصله زمانی مشخص، تعیین میکند.
-
- نهادههایی که باعث تراکم یا ازدحام شده را شناسایی کرده، میزان تراکم آن ها را محاسبه میکند.
-
- تخصیص بهینهای از منابع را انجام میدهد که در آن دیدگاههای کارشناسی شده مدیر، هدف اصلی است.
- پتانسیلهای عملکردی سازمانهای مختلف را که متشکل از واحدهای تصمیمگیرنده است اندازهگیری نموده به عنوان یک شاخص عملکردی در ارزیابی آن ها ارائه میکند(علیرضایی،۱۳۷۹).
۲-۱۰ تولید ناب
انقلاب عمده در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد، انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی بود و انقلاب پایانی ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است. در طی ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته، جهان در دوره جدیدی از شرایط صنعتی به سر میبرد، دورهای که فناوری، شرایط بازار و خواستههای مشتریان با سرعت و در جهتهای مختلف تغییر پیدا کرده در حالی که این تغییرات در گذشته کمتر مورد توجه بوده است. به منظور پاسخگویی به نیازهای جدید به وجود آمده در محیطهای صنعتی شاهد ظهور پارادایم دیگری در تولید بنام تولید ناب و سپس تولید چابک میباشیم.
پس از جنگ جهانی اول هنری فورد[۱۱] و آلفرد السون[۱۲] (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی که شرکتهای اروپایی رواج داده بودند، بدر آوردند و به عصر تولید انبوه کشاندند. با ترویج این شیوه تولید در تمام صنایع، ایالات متحده رهبر جدید شیوه های تولیدی گردید و صنعت خودروسازی، موتور و قلب تپنده اقتصاد این کشور شد.
در همین راستا، پیتر دراکر در سال ۱۹۴۶ لقب صنعت صنعتها را به صنعت خودروسازی اطلاق کرد. تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تایچی اوهنو[۱۳] در شرکت خودروسازی تویوتا در ژاپن مطرح گردید. مبحث تولید ناب در سال ۱۹۹۰ توسط جیمز ووماک و همکارانش از دانشگاه MIT در قالب یک کار تحقیقاتی با عنوان ماشینی که جهان را تغییر داد منتشر گردید. او و همکارانش، تولید ناب را به عنوان ترکیبی از مدل تولید سنتی فورد و مدل کنترل اجتماعی در محیط صنعتی ژاپنی میشناسند(طیبا، ۱۳۸۶).
بنابرین بحث تولید ناب و نیز سایر شیوه های تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی چهار شیوه تولیدی فوق الذکر است تا با معرفی و مقایسه آن ها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد.
لذا در ادامه به معرفی پارادایمهای تولیدی میپردازیم و ضمن ارائه شرح مختصری از هریک و برجستهسازی وجوه اشتراک و افتراق آن ها، به طور مفصلتری به موضوعات عمده مربوط به تولید ناب (تاریخچه، مفاهیم، و مدلهای سنجش نابی) خواهیم پرداخت.
۲-۱۱ پاردایمهای تولید
تولید همواره در شرف تغییر بوده است. این تغییر از تولید دستی[۱۴] به تولید انبوه[۱۵] ، سپس به تولید ناب[۱۶] و در عصر حاضر به تولید چابک[۱۷] در حال گذار است.
همچنان که در شکل۲-۲ میبینید، در طول تاریخ تا کنون چهار دوره تولیدی وجود داشته است.
۱۹۷۵
۲۰۰۰
تولید انبوه
تولید دستی
تولید ناب
تولید چابک
سال
میزان غالب بودن پارادایم
۱۹۰۳
۱۹۵۰
۱۹۹۰
شکل۲-۲سیر تکامل پارادایمهای متفاوت تولید ۱
۲-۱۱-۱ تولید دستی (۱۸۷۰-۱۹۰۵)
در ابتدا محصولات صنعتی به شکل دستی و در کارگاههای مستقل انجام می گرفت و از آنجایی که استاندارد خاصی برای قطعات و محصولات وجود نداشت هر کارگاه محصول منحصر به فردی تولید می کرد (متقی، ۱۳۸۳). یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطافپذیر استفاده میکند تا دقیقا آنچه را بسازد که مشتری میخواهد، یعنی یک واحد در یک زمان.
برخی از مشخصه های تولید دستی عبارتند از:
-
- وجود نیروی کار ماهر.
-
- وجود سازماندهی غیر متمرکز.
- حجم بسیار پایین تولید.
از ضعفهای تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید، قیمت پایین نمیآید. از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی و انسانی کافی هستند که به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چراکه پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است. اما با این حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ کردهاست چرا که برخی از مشتریان نیازها و سلیقه هایی خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آن هاست .اما در دهه ۱۹۹۰ برای شرکتهای تولیدکننده دستی ، تهدید دیگری از جانب شرکتهای تولیدکننده ناب، به ویژه شرکتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید این است که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون درانحصار تولیدگران دستی بوده است .
۲-۱۱-۲ تولید انبوه (۱۹۰۵-۱۹۵۰)
مبتکر این سیستمها هنری فورد بوده است. در این نوع سیستم تولید که در واقع مثالی از سیستمهای پیوسته است، محصول در حجم بالا تولید میشود و استانداردهای مشخص برای قطعات محصول وضع میگردد.