: ۱ شکل گیری خط مشی به علت رشد نقش شرکت‌های ژاپنی در داخل و خارج از کشور و در نتیجه ارتباط با وزارتخانه های دولتی گوناگون به ویژه وزارت صنعت و تجارت بین‌المللی، چندگانه شده است.

:۲ افزایش بین‌المللی شدن شرکت‌های ژاپنی موجب وابستگی کمتر آن ها به بازار داخلی و در نتیجه وابستگی کمتر به سیاست )خط مشی( صنعتی شده است.۳ رشد بازارهای سرمایه در ژاپن موجب رشد استانداردهای کوچک اما جهانی شده است

      1. مدل آلمانی

مدل حاکمیت شرکتی در آلمان تفاوت عمدهای با دو مدل قبلی دارد. با وجود این برخی از عناصر آن همانند مدل ژاپنی است. در آلمان شرکت‌ها ارتباط بلندمدت با بانک‌ها دارند و همانند ژاپن، نماینده های بانک برای حضور در هیئت مدیره شرکت‌های آلمانی برگزیده می‌شوند. لیکن بر خلاف ژاپن که نمایندگان بانک تنها در زمان بروز توقیف مالی منصوب می‌شوند، حضور نمایندگان بانک در هیئت مدیره شرکت‌های آلمانی دائمی است. در مدل آلمانی سه عنصر منحصر به فرد وجود دارد که آن را از دو مدل قبلی متمایز می کند. دو مورد از این سه عنصر مربوط به ترکیب هیئت مدیره و یکی مرتبط با حقوق سهام‌داران است. مدل آلمانی دارای دو هیئت مدیره با اعضای مجزاست. شرکت‌های آلمانی دارای دو ساختار هیئت مدیره شامل هیئت مدیران و هیئت نظارت می‌باشند. هیئت مدیران شامل مدیران اجرایی داخل سازمان است و هیئت نظارت متشکل از نمایندگان کارکنان و سهام‌داران می‌باشد. امکان حضور یک نفر به طور همزمان در دو هیئت مدیره فوق وجود ندارد. اندازه هیئت نظارت بر اساس قوانین تنظیم می شود و توسط سهام‌داران قابل تغییر نیست. در آلمان و سایر کشورهای پیروی کننده از این مدل، محدودیت حق رأی، قانونی است. این امر موجب محدود شدن رأی سهام‌داران به درصد معینی از سهام کل شرکت می شود. اغلب شرکت‌های آلمانی به طور سنتی به سرمایه گذاری در بانک بیش از فروش سهام تمایل دارند. در نتیجه، برآورد ارزش حال سرمایه در بازار سهام آلمان نسبت به اقتصاد آلمان کوچک است. علاوه بر این، میزان مالکیت فردی سهام در آلمان کم است که بازتاب کننده استراتژی سرمایه گذاری محافظه کارانه در آلمان است. این سخن عجیب نیست، زیرا ساختار حاکمیت شرکتی در آلمان معطوف به روابط بین بازیگران کلیدی در آن )که به طور عمده متشکل از شرکت‌ها و ‌بانک‌هاست( می‌باشد. در مدل آلمانی تعداد کمی از سهام‌داران اقلیت وجود دارد. درصد مالکیت خارجی در مدل آلمانی قابل توجه است. در سال۱۹۹۰ ، این میزان ۱۹ درصد بود. این عامل موجب تأثیراتی در مدل آلمانی گردید، زیرا سرمایه گذاران خارجی از درون و بیرون اتحادیه روپا شروع به طرفداری از منافع خود کردند. جهانی شدن بازارهای سرمایه نیز موجب شد تا شرکت‌های آلمانی مجبور به تغییر روش های خود گردند. این امر موجب شفافیت مالی بیشتر نسبت به استانداردهای حسابداری آلمانی شد. بانک‌های آلمانی و سهام‌داران شرکتی، مهمترین بازیگران در سیستم حاکمیت شرکتی در آلمان می­باشند.

منشور حاکمیت شرکتی

ساختار هیئت مدیره شامل هیئت مدیران و هیئت نظارت می‌باشند. هیئت نظارت مسئول نصب و عزل هیئت مدیران، ارزیابی و تأیید تصمیمات مهم مدیریت و ارائه مشاوره به هیئت مدیران است. هیئت نظارت معمولاً هر ماه یکبار تشکیل می شود. هیئت مدیران مسئول مدیریت روزانه شرکت هستند. تعداد و ترکیب اعضای هیئت نظارت توسط کارکنان و سهام‌داران معین می شود.

مدل حاکمیت شرکتی

در شرکت‌های کوچک )تعداد کارکنان کمتر از ۵۰۰ نفر( سهام‌داران تمامی هیئت نظارت را انتخاب میک‌نند. در سازما نهای متوسط، کارکنان یک سوم از هیئت نظارت ۹ عضوی را تعیین می‌کنند و در شرکت های بزر گتر، کارکنان یک دوم از هیئت نظارت ۲۰عضوی را تعیین می‌نمایند

      1. ‌پاسخ‌گویی‌
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...