۹-۱-۲-انواع روش های تدریس
از مراحل مهم طراحی آموزشی، انتخاب روش تدریس است. معلم بعد از انتخاب محتوی و قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند. به مجموعه تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می شود “روش تدریس” گویند.
الف:روش سخنرانی
این روش که سابقه ای طولانی در نظامهای آموزشی دارد به ارائه مفاهیم به طور شفاهی از طرف معلم و یادگیری آن ها از طریق گوش کردن و یادداشت برداشتن از طرف شاگرد می پردازد. در این روش یک نوع یادگیری و رابطه ذهنی بین معلم و شاگرد ایجاد می شود . (شعبانی،۱۳۸۴).
ب:روش نمایشی ( نمایش علمی )
یکی از روش های قابل اجرا در درون الگوی مهارت آموزی ،بویژه در موقعیتهایی که امکانات و تجهیزات محدود باشند ، روش نمایشی است .روش نمایشی از سابقه ی تجربی نسبتاً طولانی و محکمی بر خوردار است از مهمترین ویژگیهای این روش تمرکز بر موضوع آموزشی و آموختن مهارتی خاص بر اساس شنیدن و دیدن است. در روش نمایشی دانش آموزان مهارتهای خاص را از طریق شنیدن ، دیدن ، و تمرین کردن فرا می گیرند . شاید این اولین روشی باشد که بشر در طول زندگی خود همواره برای آموختن به کار برده است . بعضی از متخصصان تعلیم و تربیت اصطلاح روش نمایشی را مرکب از توضیح و نمایش یک مهارت تازه به گروهی از دانش آموزان ، و سپس انجام تمرین های منظم ، هدایت شده ، و مستقل از طرف دانش آموزان می دانند. در این روش معلم طرز کار وسیله ای یا چگونگی ساخت یک شی را از راه توضیح و نمایش به دانش آموزان می آموزد. این نوع آموزش در صورت نداشتن امکانات کافی شاید مناسبترین روش برای آموختن مهارت باشد زیرا با بهره گرفتن از این روش معلم میتواند با کمترین امکانات مهارتی را به تعداد زیادی از دانش آموزان در زمانی محدود بیاموزد. مهمترین حسن این روش استفاده از اشیا حقیقی و واقعی در موقعیتهای آموزشی است.از روش نمایشی برای درسهایی که در حوزه روانی-حرکتی قرار دارند ، بیشتر میتوان استفاده کرد. (بهرنگی،۱۳۸۳).
پ: روش آزمایشی (آزمایشگاهی)
اساس این روش بر اصول یادگیری اکتشافی استوار است. در این روش، موقعیت و شرایطی فراهم می شود تا شاگردان خود از طریق آزمایش به پژوهش بپردازند و جواب مسأله را کشف کنند. این روش، فعالیتی است که در جریان آن، شاگردان عملاً با به کاربردن وسایل و تجهیزات و مواد خاص درباره مفهومی خاص تجربه کسب میکنند. برای موضوعات علوم تجربی روش بسیار مناسبی است ولی در روانشناسی و سایر علوم انسانی نیز از آن استفاده می شود این روش میتواند کیفیت یادگیری را افزایش دهد. برای ارضای حس کنجکاوی و تقویت نیروی اکتشاف و اختراع و پرورش تفکر انتقادی فراگیران بسیار مفید است و اعتماد به نفس و رضایت خاطر را در دانش آموزان ایجاد میکند. نقش معلم در این روش، هدایت شاگردان و نظارت بر کار آن ها است. (شعبانی،۱۳۸۴).
ت:روش بحث گروهی
در روش بحث گروهی زمینه طرح سئوال از سوی فراگیران فراهم است و بر این اساس، اعتقاد بر این است که در این روش معلم یا کتاب نقش کمتری داشته و به دلیل آنکه فراگیران به طور مستقیم درگیر بحث هستند یادگیری آن ها نیز توام با درک و فهم است.
در روش بحث گروهی، تأکید بر یادگیری دانش آموزان است نه بر تدریس معلم، و از این رو معلم نقش راهنما و تسهیل کننده جریان آموزش را بر عهده دارد. تجربه نشان داده است که در این روش، دانش آموزان به تدریج فعال میشوند و به آموزش در گروه عادت میکنند. درگیری دانش آموز با مطالب آموزشی، سبب تقویت حس کنجکاوی و رغبت بیشتر او به ادامه بحث و بررسی دقیق تر موضوع درسی می شود.در روش بحث گروهی به دلیل انگیزش درونی فراگیران، کسب دانش و یادگیری مطالب، پاداش به حساب میآید و فراگیر را برای یادگیری مطالب تازه تحریک می کند.
گفتگوها و بحث های کلاسی را می توان به صورت های گوناگونی سازمان داد. در برخی از موارد، که یک پاسخ واحد برای یک سئوال وجود دارد، در بسیاری از مسائل ریاضی، جایی برای بحث وجود ندارد، اما مسائلی وجود دارند که ذهنی و مورد اختلاف بوده و هنوز یا هیچ پاسخی برای آن ها نداشته و یا پاسخهای متعددی وجود دارد که هرگروهی از افراد مدافع یک یا برخی از آن ها هستند. به عنوان مثال دلایل انقلاب مشروطیت چه بود؟ برای این سئوال می توان پاسخهای گوناگونی ارائه داد. مقولاتی از این نوع، مقدمه ای برای بحث های کلاسی است. معلمان در تدریس علوم انسانی بیش از سایر علوم با این گونه سئوالات مواجه هستند و به همین جهت، مباحث حوزه های مختلف این علم را می توان در جریان بحثها و گفتگوهای کلاسی تدریس نمود.
جانسون و جواهر ( ۱۹۹۹ ) بر این باور هستند که به بحث گذاشتن سئوالاتی که پاسخ واحدی ندارند هم باعث افزایش دانش فرد در آن مورد معین می شود و هم فهم عمیق تر و همه جانبه تری از موضوع را به همراه دارد.(لطف آبادی،۱۳۸۴،)
ج: الگوی حل مسأله[۲۹]
در این الگو، شاگردان با بهره گیری از تجارب و دانسته های پیشین خود، درباره رویدادهای محیط خود می اندیشند تا مشکلی را که با آن مواجه شده اند به نحو قابل قبولی حل کنند.
ح: الگوی پیش سازمان دهنده[۳۰]
“پیش سازمان دهنده” یک مطلب یا مفهوم کلی است که در مقدمه تدریس میآید تا مبحثی را که به شاگردان ارائه داده می شود با مباحث پیشین همان درس مربوط سازد و پایه ای برای ارتباط مفاهیم جدید با پیشین شود. در این الگو، معمولاً مطالب از کلی به جزئی مورد بررسی قرار میگیرد. (شعبانی،۱۳۸۴).
خ: یادگیری تا حد تسلط:
بر اساس این نظریه، یادگیری و پیشرفت تحصیلی فراگیران به طور وسیعی با زمان یادگیری بستگی دارد.(کارول ،۱۹۶۳) به عقیده کارول شاخص اصلی استعداد تحصیلی شاگردان ، زمان است. در یادگیری تا حد تسلط اگر روش تدریس مطلوب و عالی باشد، وقت کمتری نیاز خواهد بود و استعداد هر فرد در این روش نقش بسزایی دارد.
بلوم معتقد است مهارت یادگیری در حد تسلط روی مفهوم خود، شاگردان اثر میگذارد. شاگردان به ارزش و کفایت خود پی میبرند و این روش ، یکی از قویترین منابع سلامت روحی است. در این روش معلم سعی می کمند روش های آموزش خود را بر اساس تفاوت های فردی تنظیم کند. (همان ،۱۳۸۴).
د: تدریس خصوصی:
اساس کار در این نوع آموزش ، توجه به زمینه ها، علایق و تواناییهای شخصی شاگردان است . در این روش ، معلم باید به یک مجموعه عوامل تقویت کننده مثبت مجهز باشد. هر شاگرد باید با خودش مقایسه شود.
جلسات آموزش، باید به اندازه کافی کوتاه مدت باشد تا شاگرد از آموزش، خسته و بیزار یا متنفر نشود. محیط آموزشی باید راحت، همراه با تفریح و مناسب با من و وضعیت تحصیلی فرد سازماندهی شود.
و: آموزش برنامه ای[۳۱]