کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
سرمایه اجتماعی جامعه شامل رسوم، روابط، نگرش ها و ارزش هاست که بر تعاملات بین مردم حاکم است و به توسعه اقتصادی و اجتماعی منجر می شود. با وجود این، سرمایه اجتماعی تنها مجموعه ای از نهادها نیست که زیر بنای جامعه را تشکیل دهد، بلکه برچسبی است که کل جامعه را با هم نگه میدارد. سرمایه اجتماعی شامی ارزش ها و رسوم مشترک برای هدایت اجتماعی است که در روابط خصوصی افراد، اعتماد و یک عقل جمعی مسئولیت مدنی ظاهر می شود، و جامعه را به چیزی بیشتر از مجموعه افراد تبدیل میکند(بانک جهانی به نقل از نصیری، ۱۳۸۷: ۱۱).
بررسی کارآفرینی در چارچوب ساختار های احاطه شده اجتماعی، راه را برای یک چشم انداز وسیع در مورد کارآفرینی هموار میکند، به طوری که توجه را به سمت نکات مبهم و باریک که به آن، دقت نشده است جلب میکند؛ یعنی جنبه اجتماعی پدیده اقتصادی- اجتماعی، مانند کارآفرینی درون سازمانی.
بیش تر تحقیقات صورت گرفته روی کارآفرینی، از نوع تعیین ویژگی های شخصیتی کارآفرینان، از نوع ساختاری و موقعیت محیطی بوده است که به دلیل عدم توجه به شبکه روابط اجتماعی(سرمایه اجتماعی) یعنی عوامل غیر اقتصادی، مورد انتقاد قرار گرفته است(یولیهو ،۲۰۰۴).
امروزه کارآفرینی از دید دانشمندان علوم اجتماعی، فرآیندی است که در شبکه متغیری از روابط اجتماعی واقع شده است و این روابط اجتماعی میتوانند رابطه کارآفرینی را با منابع و فرصت ها، محدود یا تسهیل نماید(احمدپور، ۱۳۷۸: ۵۷). منظور از شبکه ، مجموعه ای از افراد است که از طریق روابط خاصی با یکدیگر در ارتباط هستند.این تحقیق به دنبال بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی و رابطه آن دو است. به این منظور برای بررسی شبکه روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده می -شود. این سرمایه از مفاهیم نوینی است که نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع ایفا میکند و امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. این مفهوم به پیوندها، ارتباط های میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد، که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.
۱-۲- بیان مسئله
در دهه اخیر گسترش کاربرد مفهوم “سرمایه اجتماعی[۱]” درفنون علمی و پژوهشی و اسناد مربوط به سیاستگزاری های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در کشورهای مختلف جهان با روند فزاینده ادامه دارد. امروزه سرمایه اجتماعی را یکی از اجزای ثروت ملت ها و توسعه پایدار را یکی از ابزارهای ظرفیت سازی در سازمانها،تدبیری برای پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی و عاملی برای موفقیت برنامه های رفاه اجتماعی و ارتقای سلامت فردی و اجتماعی می دانند.
به نظر رابرت پاتنام:سرمایه اجتماعی روابط بین افراد،شبکه های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد اجتماعی است که از این طریق حاصل می شود (صالحی هیکویی،۱۳۸۴).
تاثیر سرمایه اجتماعی در توسعه دانش سازمانی و یادگیری سازمانی،سازمان ها را به سازمان دانش محور تبدیل و آن ها را در جهت رسیدن به سازمان یادگیرنده شدن نزدیک میکند(امین بیدختی،نظری،۱۳۸۸ :۵۷).
در عصر حاضر برای توسعه بیش تر از آنچه به سرمایه های اقتصادی،فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم،به “سرمایه اجتماعی” نیازمندیم،زیرا بدون این سرمایه استفاده از سایر سرمایه ها ممکن نمی باشد.مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوند ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف می شود. به عبارت دیگر،سرمایه اجتماعی در پرتو ارتباطات متقابل باعث نزدیکی انسان ها به یکدیگر شده و همکاری را تسهیل می کند(صالحی امیر و کاوسی،۱۳۸۷).
مفهوم سرمایه اجتماعی در واقع پل ارتباطی جدیدی بین اقتصاد،جامعه شناسی و علوم سیاسی خواهد بود تا با نگرش جدیدتر به بررسی ارزش های اجتماعی،مخصوصا ارزش ارتباطات مردمی برای دستیابی به اهداف مشترک بپردازد.افراد جامعه ای که قادر باشند در فضایی اعتمادی از شبکه های اجتماعی و اطلاعاتی به طور گسترده برای تشخیص و استفاده از فرصت های تجاری، سیاسی ،تامین مالی،تامین شغل و چیدمان بهتر تخصیص منابع سود جویند،سرمایه اجتماعی بیش تری دارند.به طور کلی سرمایه اجتماعی ،به عنوان یک مفهوم،بار معنایی مثبتی به خود گرفته است،به طوری که سرمایه اجتماعی عاملی به منظور افزایش کارایی و بهره وری اموری چون تحصیلات،مهارت ها،چیدمان های تولیدی و اجتماعی به نظر میآید که با تمرکز بر ساختار های اجتمعی چون ساختار خانواده ها،دوستی ها،هماسایگی ها،سازمان های غیر دولتی و هنجارهای عمومی،افزایش التزام شهروندی به منظور انسجام بیش تری بین افراد و ساختارهای اجتماعی را نوید میدهد(جان فیلد/ترجمه،متقی،۱۳۸۵).
فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب در آغاز هزاره سوم میلادی،از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری و از مهمترین مشخصات بارز آن به شمار می رود و فرایند کارآفرینی و خلاقیت که اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است در این خصوص نقش بسیار بنیادین و تعیین کننده ای ایفا میکند(سعیدی کیا،۱۳۸۶).
نگاهی به کارآفرینی در چارچوب ساختارهای احاطه شده اجتماعی راه را برای یک چشم انداز وسیع در مورد کارآفرینی هموار میسازد،به طوری که توجه را به سمت نکات مبهم و کم تر پرداخته شده،یعنی جنبه اجتماعی پدیده اقتصادی-اجتماعی،همچون کارآفرینی سازمانی جلب میکند.اخیراً سرمایه اجتماعی باعث ایجاد تئوری هایی شده است که پایه ای برای سایر مطالعات مدیریت میباشد.این سرمایه از مفاهیم نوینی است که نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع ایفا میکند و امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد و بتازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته که به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منابع با ارزش اشاره دارد و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.درغیاب سرمایه اجتماعی،سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست داده و پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ،ناهموار و دشوار میگردد(بیکر،۱۳۸۲ :۲۰).
امروزه کارآفرینی از دید دانشمندان علوم اجتماعی فرآیندی است که در شبکه متغیری از روابط اجتماعی واقع شده است و این روابط اجتماعی میتواند رابطه کارآفرینی را با منابع و فرصت ها،محدود یا تسهیل نماید(احمدپور،۱۳۷۸ :۱۳۴ ).