استدلالهای فوق حاکی از این است که شاخص کیفیت اقلام تعهدی نظیر معیار اندازه شرکت ممکن است نمایندهای (پروکسی) برای فروش زیان مالیاتی باشد، زیرا شاخص کیفیت اقلام تعهدی ارتباط بسیار زیادی با نوسانات بازده سهام (کیم و کی ۲۰۱۰) و همان طور با نوسانات عملیاتی و فراوانی زیانهای عملیاتی (دیچو و دچو ۲۰۰۲، فرانسیس و همکاران ۲۰۰۵) دارد. علاوه بر این، شرکتهای دارای شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد، از سلامت مالی و کنترلهای داخلی ضعیفتری برخوردار بوده و احتمال نقض اصول پذیرفتهشده حسابداری[۶۴] و سودهای منفی غیرمنتظره و یا شوکهای جریانهای نقدی منفی در این قبیل شرکتها بیشتر است (به عنوان مثال، دویل و همکاران ۲۰۰۷، اگنوا ۲۰۰۸، کیم وکی ۲۰۱۰). در برابر تمام این دلایل، در هر سال مشخص از لحاظ آماری احتمال بیشتری وجود دارد که شرکتهایی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد دچار زیان سهام و در نتیجه زیانهای سرمایه با اهداف مالیاتی شوند (همان منبع ص ۱۳۵۵).
با توجه به انتخاب شاخص کیفیت اقلام تعهدی به عنوان پروکسی فروش زیان مالیاتی، ماشرووالا و ماشرووالا (۲۰۱۱) دریافتند که (۱) قیمتگذاری شاخص کیفیت اقلام تعهدی اثر قوی و مستقل در ژانویه نشان میدهد؛ (۲) صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی تنها در ژانویه مشاهده گردید؛ (۳) اندازه صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی ژانویه یقیناً متفاوت از سایر پروکسیهای فروش زیان مالیاتی است. در نهایت آن ها نتیجه گرفتند که صرف شاخص کیفیت اقلام تعهدی در ژانویه (حداقل تا حدی) به علت قیمتگذاری اشتباه منتسب به فروش زیان مالیاتی در پایان سال است
بخش دوم: پیشینه تحقیق
هر پژوهشگری باید پیش از اقدام به تحقیق از تلاشهای علمی انجامشده در مورد موضوع تحقیق خود آگاهی کافی پیدا کند و از زمینهها، روشها، دیدگاهها و نتایج اقدامات انجامشده اطلاع داشته و از آن استفاده کند. به قول مک برنی، علم یک فعالیت اجتماعی است و از طریق مشارکت همگانی و به هم پیوستن دانش فراهم آمده توسط تکتک محققان تکوین مییابد (مک برنی[۶۵]، ۱۹۹۰). در زمینه کیفیت اقلام تعهدی تحقیقات زیادی به خصوص در خارج از کشور صورت گرفته است. اما به نظر میرسد در ادبیات نظری، هنوز اجماعی در مورد اینکه کیفیت حسابداری یا خطرپذیری اطلاعاتی باید قیمتگذاری شود، وجود ندارد و ادبیات تجربی نیز در مورد این موضوع به همان اندازه غیرقاطع است. این تحقیق بیشتر محدود به بررسی مطالعاتی در زمینه قیمتگذاری شاخص تعدیلشده کیفیت اقلام تعهدی دیچو و دچو (۲۰۰۲) است که به طور گسترده به عنوان نمایندهای برای خطرپذیری اطلاعاتی استفاده شده است. در ذیل چند مورد از تحقیقات انجامشده در این زمینه به اختصار تشریح گردیده است.
-
تحقیقات مرتبط با قیمتگذاری کیفیت اقلام تعهدی
- تحقیقات انجامشده در خارج از کشور
فرانسیس و همکاران (۲۰۰۵) نتیجهگیری کردند که شاخص کیفیت اقلام تعهدی، یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است. استنباط آن ها تا اندازهای بر پایه عامل مثبت بارگذاری شده در پرتفوی عامل تقلیدی شاخص کیفیت اقلام تعهدی[۶۶] در رگرسیونهای سری زمانی فاما و فرنچ (پس از کنترل عوامل خطرپذیری استاندارد) بود. اما همان طور که کور و همکاران نشان دادند، عامل مثبت بارگذاری شده در رگرسیونهای فاما و فرنچ (۱۹۹۳) به این معنی نیست که شاخص کیفیت اقلام تعهدی، صرف خطرپذیری به همراه دارد؛ بنابرین برای نتیجهگیری در خصوص اینکه شاخص کیفیت اقلام تعهدی یک عامل خطرپذیری ارزشگذاری شده است، کافی نیست.
مطالعات متعددی به بررسی این دو موضوع پرداختهاند که آیا بازدههای شرکتهایی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد، بهتر از بازده شرکتهایی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی کم است و اگر چنین است، آیا عملکرد بهتر شرکتهای دارای شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد به دلیل خطرپذیری است. شواهد کلی برای این دو موضوع پراکنده و متناقض است و دلیل چنین یافته های متناقضی نیز روشن نیست و به نظر میرسد، به دوره های مورد بررسی و یا روش تحقیق مورد استفاده بستگی دارد.
ابودی[۶۷] و همکاران (۲۰۰۵) دریافتند که هیچ رابطهای بین شاخص کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای غیرعادی آتی، حداقل برای مجموعهای از معاملات خرید و فروش افراد درون سازمانی وجود ندارد (البته آن ها این رابطه را برای کل نمونه مورد بررسی خود آزمون نکردند). همچنین آن ها دریافتند که صرف خطرپذیری عامل کیفیت سود با بهره گرفتن از هر چهار معیار کیفیت سود (شامل کیفیت اقلام تعهدی) از لحاظ آماری معنیدار نیست که با دیدگاه مبنی بر این که کیفیت سود یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است، مطابقت ندارد. اما آن ها نتایج ضعیفشان را به “اختلال موجود در مشاهدات مربوط به شرکتهایی با کیفیت سود بالا” نسبت دادند و نتیجهگیری کردند که شواهد کلی همچنان مطابق با این موضوع است که کیفیت سود، یک عامل خطرپذیری قیمتگذاری شده است (ماشرووالا و ماشرووالا ۲۰۱۱، ص ۱۳۵۲).
اِکر[۶۸] و همکاران (۲۰۰۶) به طور مستقیم این موضوع که آیا شاخص کیفیت اقلام تعهدی بازدههای آتی را پیش بینی می کند یا خیر را آزمون نکردند. اما، پرتفوی عامل تقلیدی آن ها (با بهره گرفتن از بازدههای روزانه) به طور متوسط بازدههای بیشتری کسب نمود که نشان می دهد در دوره نمونه مورد بررسی آن ها شاخص کیفیت اقلام تعهدی و بازدههای آتی سهام دارای همبستگی مثبت زیادی هستند. البته آن ها به بررسی این موضوع که آیا عملکرد بهتر شرکتهایی با شاخص کیفیت اقلام تعهدی زیاد به علت خطرپذیری است یا خیر، نپرداختند (همان منبع ص ۱۳۵۲).