پژوهشی که توسط بهروان، بهروان در سال ۱۳۹۰ با موضوع “علل جامعه شناختی رانندگی پرخطر در مشهد” انجام شد که هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان و علل جامعه شناسی رفتار رانندگی پرخطر در شهر مشهد است.یافته ها نشان داد که میانگین رفتار رانندگی پرخطر رانندگان در بعد تخلفات عمدی و تخلفات غیرعمدی در مقیاس صفر تا صد به ترتیب ۳/۱۸ درصد و ۲۰ درصد است و در بعد میزان تصادف مقصر ۲۳/۰ تصادف در سال است.درصد برخی رفتارهای پرخطر متفاوت است و رفتارهایی که به میزان متوسط تا بسیار زیاد توسط رانندگان انجام شده حائز اهمیت بیشتری است که مهمترین آن ها در بعد تخلفات عمدی عبارت است از: عدم رعایت عمدی حداکثر سرعت قانونی درون شهری توسط ۷۳ درصد رانندگان و در بعد تخلفات غیرعمدی عبارت است از: فراموشی در بستن کمربند ایمنی توسط ۷/۴۰ درصد رانندگان. همچنین عوامل زیر به ترتیب اهمیت بیشترین میزان تاثیر را بر شاخص کلی رفتار رانندگی پرخطر دارند: قانون گریزی (تاثیرمثبت)، رانندگی خصومت آمیز(مثبت)، احساس هویت ملی و دینی (منفی)، نیازهای اجتماعی (مثبت)، سابقه رانندگی(منفی)، سواد(منفی)، متوسط رانندگی در روز (منفی)، تعداد جریمه در سال گذشته (مثبت). محقق نتیجه گرفت که رانندگان متخلف باید در دوره های آموزشی اجباری و جلسات بحث گروهی شرکت کنند تا هنجارهای رانندگی را درونی کنند و با تفکر انتقادی روش های حل مسئله را بررسی و تحلیل نمایند. همچنین باید نیازهای اجتماعی با شیوه های مختلف و مناسب برآورده شود و نگرش مردم به قانون و پلیس اصلاح شود.
سنایی نسب، ایرانی، رفعتی شالدهی و کریمی (۱۳۸۸) با موضوع “بررسی فراوانی و عوامل مؤثر بر تصادفات رانندگی در یک مرکز نظامی در تهران” انجام دادند و نشان دادند که به دلیل بالا بودن درصد عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط رانندگان این مرکز نظامی در بروز تصادفات، به منظور کاهش تصادفات رانندگی و در نتیجه کاهش خسارت های جانی و مالی قبل از به کارگیری رانندگان در مأموریت ها و برای شغل رانندگی، آموزشی های لازم در خصوص رعایت این قوانین صورت گیرد.
در تحقیقی که با موضوع “رابطه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان و پرخاشگری با عادات رانندگی در رانندگان پرخطر” توسط شاکری نیا (۱۳۸۸) انجام شد هدف وی بررسی رابطه سلامت روانی و پرخاشگری و شخصیت نوع A، عادات رانندگی میباشد. نتایج نشان داد که بین سلامت روانی، پرخاشگری، تیپ شخصیتی و عادات رانندگی رابطه معنی دار وجود دارد.
در سال۱۳۸۴ حق شناس و همکاران در بررسی”رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رفتار رانندگی در شهر شیراز” نشان دادند که ویژگی های شخصیتی با رانندگی پرخطر و میزان تصادفات مرتبط بوده.لذا با توجه به اهمیت رفتار رانندگی در میزان تصادفات توصیه میشود جهت بهبود وضعیت رانندگی و کاهش میزان تصادفات، ارزیابی های روان شناختی در هنگام ارائه گواهینامه و پس از آن به طور دوره ای صورت پذیرد و می توان آموزش های مخصوصی را برای آسیب پذیران به خطاهای رانندگی در نظر گرفت.
گودرزی و شیرازی در سال ۱۳۸۴ پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین تحریک جویی و رفتار رانندگی پرخطر” انجام دادند. هدف مطالعه آن ها بررسی رابطه بین تحریک جویی و رفتار رانندگی پرخطر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که به وسیله سازه تحریک جویی می توان رفتارهای رانندگی پرخطر (لغزشها، خطاها و تخلفات رانندگی) و سرعت زیاد را پیشبینی کرد، بنابرین به نظر میرسد یکی از اهداف پلیس در جهت کاهش رفتارهای رانندگی پرخطر (شامل سه خرده مقیاس: تجربه جویی، هیجان طلبی و تنوع طلبی) باید شناخت افراد تحریک جو و نحوه برخورد با آن ها باشد.
عریضی، براتی (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان “پیشبینی خطاها، لغزشها و انحرافات رانندگی با بهره گرفتن از ویژگیهای شخصیتی و عملکرد در آزمون خطرپذیری رانندگی وین” انجام دادند، هدف از مطالعه حاضر پیشبینی خطاها، لغزشها و انحرافات رانندگی با بهره گرفتن از پنج ویژگی شخصیتی حیطه محدود از نیمرخ شخصیت آیزنک، عملکرد در آزمون خطرپذیری رانندگی وین و مقیاس در نظرگیری تبعات آتی، میباشد. نتایج نشان داد که بین دو گروه بر اساس ویژگی ها و خطاها، لغزشها و انحرافات رانندگی تفاوت وجود دارد. همچنین رابطه بین این متغیرها و سه نوع رفتار نادرست رانندگی شرکت کنندگان معنیدار است.
در پژوهشی که حقایق، عریضی در سال ۱۳۸۸ با موضوع”رابطه تیپ های پرخاشگری بر پایه نظریه کارن هورنای با رفتارهای منفی و مثبت رانندگی و رخداد سوانح” انجام دادند. هدف این پژوهش بررسی رابطه انواع پرخاشگری شخصیتی در نظریه کارن هورنای (بدخواهانه، قدرت خواهانه و مخاطره جویانه) با رفتارهای منفی (خطاها و تخلفها) مثبت رانندگی و شمار سوانح بود. نتایج نشان داد که پرخاشگری با توجه به نقش متغیر جنسیت، عامل مهمی در پیشبینی رفتارهای رانندگی و سوانح است.
در پژوهشی که هاشمی جوزدانی (۱۳۹۰) با موضوع “نقش کنشهای اجرایی در تحول درک خطرات ترافیکی” انجام داد به بررسی نقش جنبه هایی از کنشهای اجرایی شامل توانایی حل مسأله جستجوی دیداری و حافظه دیداری در تحول توانایی درک خطر پرداخت و به این نتیجه دست یافت که تحول عوامل شناختی در توانایی درک خطر دخیل هستند و تفاوت تحولی معناداری بین گروههای سنی در تکالیف درک خطر و آزمونهای کنشهای اجرایی مشاهده شد.
در پژوهشی که هاشمی برز آبادی (۱۳۹۰) با موضوع نقش کنش های اجرایی و نگرش در بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی انجام داد از بین عوامل انسانی، رفتارهای پرخطر رانندگی، به عنوان اصلی ترین عامل در بروز تصادفات ترافیکی مطرح شده است. رفتارهای پرخطر رانندگی به ۴ نوع لغزش ها، خطاها، تخلفات، پرخاشگری و تخلفات معمولا تقسیم میشوند ، که هدف از آن بررسی نقش عامل های شناختی در بروز لغزش ها و خطا های رانندگی و نقش نگرش بر اساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار در تخلفات پرخاشگرانه و معمولا رانندگی بود. که نتایج نشان داد از بین کنش های اجرایی، توجه پایدار قادر به پیشبینی خطاها و تخلفات پرخاشگرانه رانندگی بود. از بین مؤلفه های نگرش، نگرش نسبت به پیامد رفتار رعایت قوانین و کنترل رفتاری ادراک شده پیشبینی کننده تخلفات پرخاشگرانه رانندگی بودند. نتایج کلی مطالعه به اهمیت نقش کنش های اجرایی و نگرش در رفتارهای پرخطر رانندگی را مورد تأیید قرار میدهد.
تحقیق عریضی (۱۳۸۸) با بهره گرفتن از پرسشنامه رفتار رانندگی پرخطر منچستر، میانگین تخلفات عمدی رانندگان درون شهری را در بازه ۰-۵ بر حسب گویه های مختلف رفتار پرخطر ترین حداقل۲۷/۰ تا حداکثر ۸۷/۱ گزارش کردهاند. محمد فام و گل محمدی (۱۳۸۲) با بهره گرفتن از روش مشاهده مستقیم رفتار پر خطر رانندگان اتوبوس بین شهری میزان رفتارهای نا ایمن مشاهده شده در رانندگان را ۴/۴۲ درصد کل رفتارها گزارش کردهاند. در این تحقیق، برخی اعمال نا ایمن مانند صحبت کردن۷/۲۲ درصد، سرعت بیش از حد ۵/۹ درصد وعدم رعایت فاصله کافی با اتومبیل جلویی۱/۹ درصد بیشترین موارد بودهاند.