روش ارزش گذاری جامع توسط فیلیپ مک فرسون[۸۸] تدوین شد و ارتباط بین اندازه گیری ارزش شرکت، سرمایه فکری و مقادیر پولی را به منظور ارزش گذاری جامع کسب و کار مورد استفاده قرار میدهد. (مک فرسون، ۱۹۹۶) این روش سه دسته ارزش زیر را مورد استفاده قرار میدهد:
ارزش اصلی که نمایش دهنده اثربخشی داخلی شرکت است،
ارزش فرعی که توسط اثربخشی توزیع شرکت اندازه گیری می شود، و
ارزش ابزاری که نشان دهنده فشارها در محیط رقابتی میباشد.
روش ارزش گذاری جامع، برای تهیه ارزش جامع کسب و کار تلاش میکند که حاصل مجموع سرمایه فکری و جریان های نقدی شرکت میباشد. به عبارتی، در این روش ، ارزش افزوده مرکب، حاصل ترکیب ارزش افزوده پولی با ارزش افزوده نامشهود است. (مک فرسون و پیک، ۲۰۰۱)
۲-۴-۵-۱۵ حسابداری برای آینده[۸۹]
روش حسابداری برای آینده، توسط ناش[۹۰] تدوین شد و یکی از مدل های حسابداری موشکافانه ای است که در آن دارایی ها برحسب ارزش فعلی جریان های نقدی مورد انتظار تعریف میشوند. در این روش نیازی به تفکیک دارایی های مشهود از دارایی های نامشهود نمی باشد. در حقیقت روش حسابداری برای آینده همانند روش ایجاد ارزش جامع، سیستمی برنامه ریزی شده برای جریانهای نقدی کاهش یافته است. اساساً مقدار حسابداری برای آینده، ارزش فعلی تمام جریان های نقدی مورد انتظار آتی در هزینه بازاری سرمایه میباشد. هزینه بازاری سرمایه نرخ بازدهی است که سهامداران پیش از خرید سهام شرکت انتظار دارند به آن برسند. اختلاف ما بین ارزش حسابداری برای آینده در پایان و ابتدای دوره برنامه ریزی (افزایش در هزینه سرمایه) در حقیقت همان ارزش افزوده دوره میباشد. ناش در این روش سرفصل های سنتی دارایی ها، بدهی ها و تساوی آن ها را البته با معانی جدید به این صورت به کار برد :
دارایی ها : به صورت ارزش فعلی تمام جریانهای نقدی مورد انتظار آتی ورودی به شرکت تعریف می شود.
بدهی ها : به صورت ارزش فعلی تمام جریانهای نقدی مورد انتظار آتی خروجی از شرکت تعریف می شود.
حقوق سهامدار[۹۱] : برابر است با دارایی ها منهای بدهی ها. فرایند و نتیجه خالص تعیین حقوق سهامدار برای کل شرکت، ارزش گذاری شرکت نامیده می شود. (ناش، ۱۹۹۸)
۲-۴-۵-۱۶ ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار[۹۲]
روش ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار، ارزش واقعی شرکت را محاسبه کرده و به عنوان ارزش بازار سهام در نظر گرفته و آن را به سرمایه فیزیکی و سرمایه فکری تقسیم بندی می کند. (استنفیلد[۹۳]، ۱۹۹۸)
۲-۴-۵-۱۷ درآمد سرمایه دانش محور[۹۴]
درآمد سرمایه دانش محور، توسط لیو تدوین شد و در حقیقت همان درآمد مازاد بر درآمد حاصل از دارایی های دفتری است. (لیو[۹۵]، ۱۹۹۹) در این روش ابتدا باید درآمد شرکت را برای سه سال آینده پیشبینی کرد، سپس درآمد ناشی از دارایی های سنتی با فرض یک نرخ بازگشت (برای نمونه هفت درصد روی دارایی های فیزیکی) پیشبینی می شود، و این درصد در مقدار ارزش دارایی های سنتی در دفاتر حسابداری ضرب می شود. با کسر نمودن درآمد پیشبینی شده از درآمد حاصل از دارایی های سنتی، باقی مانده ای حاصل می شود که درآمد سرمایه دانش محور نام دارد. به منظور تبدیل مقدار درآمد حاصل به سطوح دارایی های دانش، ابتدا باید نرخ بازده را بر روی دارایی های دانش حساب کرد، (به عنوان نمونه مجله سی اف او نرخ مذبور را برابر ۵/۱۰ درصد فرض کرد) و سپس درآمد سرمایه دانش محور پیشبینی شده را بر این درصد تقسیم کرد، تا دارایی های دانش محور مطلق پیشبینی شود. (استرلند[۹۶]، ۲۰۰۱)
۲-۴-۵-۱۸ ایجاد ارزش جامع (فراگیر)[۹۷]
روش ایجاد ارزش جامع (فراگیر) که توسط انجمن حسابداران رسمی کانادا[۹۸] طراحی گردید، برای ردیابی فرایند ایجاد ارزش از میان دارایی های نامشهود تلاش میکند. این روش مبتنی بر آشکار نمودن و تجزیه و تحلیل اختلاف درآمد است. اختلاف درآمد ناشی از اختلاف بین بازده جامع سود سهامداران و هزینه سرمایه ای است که به ارزش فعلی جریان نقدی کاهش یافته باز میگردد. مفهوم ایجاد ارزش جامع به عواملی نظیر رابطه تحقق یا ایجاد ارزش، مدل جریان ارزش، ارزیابی ظرفیت ایجاد ارزش و ایجاد ارزش برای سهامداران کلیدی بستگی دارد. روش ایجاد ارزش جامع شباهت هایی با روش ارزش افزوده اقتصادی دارد. بر اساس اظهار نظر نویسندگان، این مدل رویکردی روبه جلو میباشد که بر جریان های نقدی کاهش یافته آینده به جای هزینه های گذشته تأکید دارد. به همین علت است که این روش، دارایی های ضروری کسب و کار (نظیر تجهیزات آزمایشگاهی در آزمایشگاه) را به حساب نمی آورد. روش ایجاد ارزش جامع میتواند به منظور سازگاری مناسب تر با چهارچوب زیربنایی خود مورد بهینه سازی قرار گیرد.(اندرسن[۹۹] و مک لین[۱۰۰]، ۲۰۰۰)
۲-۴-۵-۱۹ جستجوگر ارزش[۱۰۱]
جستجوگر ارزش، روش حسابداری است که توسط مؤسسه کی پی ام جی[۱۰۲] برای محاسبه و تخصیص ارزش به پنج دسته از دارایی های نامشهود پیشنهاد گردید. این پنج دسته عبارتند از دارایی ها و هدایا، مهارت ها و دانش ضمنی، هنجارها و ارزش های اجتماعی، فن آوری و دانش آشکار و فرآیندهای اصلی و مدیریتی. (اندریسن و تیسن، ۲۰۰۰) این روش بینشی نسبت به توان آتی دارایی های نامشهود با نگریستن به مواردی از قبیل ارزش افزوده برای مشتریان، رقابت پذیری، توان پذیرش فرصت های جدید، قدرت تحمل و قدرتمندی فراهم میکند. اهداف این روش بر اساس اظهار نظر مؤسسه کی پی ام جی عبارت است از:
کمک به سازمان ها برای فهمیدن و اندازه گیری ارزش مزیت های رقابتی یا دارایی های نامشهود است که دارای اهمیت راهبردی هستند،
ارزیابی قدرت ها و ضعف های نسبی دارایی های نامشهود با ملاحظه توان آینده، و
تخصیص جریان درآمد سازمان در قالب مزیت های رقابتی.
۲-۴-۵-۲۰ ارزش گذاری دارایی فکری[۱۰۳]
ارزش گذاری دارایی فکری، روشی است که توسط سالیوان برای قیمت گذاری دارایی فکری تدوین شده است (سالیوان، ۲۰۰۰). اساساً این روش دورنمای مناسبی برای درآمدهای پیشبینی شده آتی فراهم میکند که برخواسته از جنبه تجاری دارایی های نامشهود است. این روش مبتنی بر پیشبینی هایی از جریان نقدی در آینده است. محاسبات جریان نقدی، جریان های ورودی شرکت یا محصول را در دوره زمانی اندازه گیری و تمام پرداخت های نقدی را در همان دوره زمانی از آن کم میکند. نمودارهای جریان نقدی، وضعیت سلامت مالی کسب و کار را در دوره زمانی مشخص نمایش میدهد. روش ارزش گذاری دارایی فکری، بر مبنای جریان های نقدی مورد انتظار آتی مربوط به دارایی خاص بنا می شود. این مدل، درآمدها و هزینه های آتی را به دارایی ها مرتبط می کند (ماتسورا[۱۰۴]، ۲۰۰۴).
۲-۴-۵-۲۱ گزارش منابع انسانی[۱۰۵]
گزارش منابع انسانی به عنوان جنبه کاربردی از حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی ابتدا در فنلاند شکل گرفت. حساب سود و زیان منابع انسانی، هزینه های مرتبط منابع انسانی را به سه طبقه هزینه های بازسازی، هزینه های توسعه، و هزینه های آموزش تقسیم میکند.۱۵۰ شرکت فنلاندی در سال ۱۹۹۹ گزارش منابع انسانی را تهیه نمودند.(آهونن[۱۰۶]، ۲۰۰۰)
۲-۴-۵-۲۲ رویکرد ارزش کل نگر[۱۰۷]