1. مهیا ساختن شرایط خلاقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام لازم

فکرها و طرح­های جدید مبتنی بر دانش؛ اندیشه­ ها، و تجربه ­های افراد است. این منابع از طریق مطالعه، مشاهده، مصاحبه با اشخاص آگاه مسافرت و رسانه­های گروهی توسعه می­یابد. جستجوی واقعیات باید در دامنه­ای وسیع انجام شود و همه اجزای مسأله را مدنظر قرار دهد تا گنجینه­ای از اطلاعات فراهم گردد؛ به گونه ­ای که ذهن بتواند غنچه­های تفکرات جدید را در گلستان آن بشکفاند؛ زیرا فکرها در خلأ شکل نمی­گیرند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت، بر ضرورت وجود زمان، اهتمام به کار و سعی و تلاش، ایجاد نظم واصرار بر تحقق هدف تأکید می­ شود. گاهی اوقات دسترسی به اطلاعات دشوار است و مجموعه اطلاعات موجود نیز ناقص است؛ البته اگر همه واقعیات شناخته شده باشند، دیگر نیازی به خلاقیت نخواهد بود. به هر حال، اطلاعات موجود یا مواد خام تفکر باید طبقه بندی و دسته­بندی شوند تا قابل استفاده باشند.

  1. ایجاد سلاست فکر

سلاست فکر بر توان گردآوری فکرها و طرح­های متنوع و متعدد ‌در مورد مسأله دلالت دارد؛ ارزش این کار در آن است که با افزایش میزان فکرهای موجود، احتمال یافتن راه ­حل عملی افزایش می­یابد. به همین دلیل، در فراگرد خلاقیت، کمیت فکرها و طرح­ها نیز حائز اهمیت است یکی دیگر از عوامل مهم محرک خلاقیت، تعیین کردن یک « موعد یا زمانی» برای ایجاد و گردآوری طرح­ها و فکرهاست؛ زیرا انسان معمولاً تمایل به مسامحه دارد. طرح­ها و فکرهای به دست آمده را نباید ارزیابی کرد؛ زیرا ارزیابی موجب متوقف ساختن روند ارائه فکرهای جدید می­گردد. از این رو بهتر است ارزیابی هنگامی انجام شود که مقدار قابل توجهی از فکرها و طرح­ها گردآوری شده باشد. این مرحله تا زمانی ادامه یابد که امکان گردآوری هیچ نوع طرح و اندیشه مفید دیگری وجود نداشته باشد. در واقع این یک اصل خلاقیت است که «تا یک موعد معین باید تلاش شود که حتی المقدور طرح­ها و فکرهای مفید گردآوری شوند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت اجتناب از ارزیابی طرح­ها و افکار جدید ضروری است».

  1. استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله

پس از کار مداوم بر روی یک طرح، ممکن است در آدمی حالت عجز پدیدار شود؛ در این حالت بهترین کار پرهیز از اعمال فشار و اجتناب از تشدید فعالیت ذهنی است، یعنی بهتر است که ذهن خودآگاه خود را از مسأله فارغ کنیم و آن را برای مدتی آسوده بگذاریم. یافته ­های علم روانشناسی مؤید آن است که ذهن خودآگاه، فقط بخش کوچکی از قدرت ذهنی آدمی را به کار ‌می‌گیرد؛ یعنی در بخش عمده­ای از ظرفیت ذهنی انسان، میزان نا­مشخص و مجهولی از اطلاعات؛ واقعیات، و معانی وجود دارد که در فراگرد ضمیر ناخودآگاه، مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد. به همین جهت اگر پس از پدیدار شدن حالت عجز، به ذهن خودآگاه فراغت کافی داده شود؛ این فرصت ایجاد می­ شود که ذهن ناخوداگاه به یافتن راه حل برای مسأله مورد نظر بپردازد. این مدت زمان از فراگرد یادگیری را «خواب بر روی مسأله[۱۳] می­نامند. در این مرحله، فرد به طور مستقیم نقشی ایفا نمی­کند، بلکه از طریق استراحت، عدم تمرکز بر مسأله، و اندیشیدن به مسائل دیگر، ذهن خود را از کار بر روی مسأله منصرف می­سازد.

  1. درخشش ناگهانی یک فکر

شاید بتوان گفت که اکثر ابتکارات و نوآوری­های افراد خلاق، حاصل جرقه­زدن یک فکر جدید در یک حالت غیر قابل انتظار بوده است؛ نظیر کشف قانون وزن حجمی جامدات، توشط ارشمیدس در حمام. البته این امر به شرایط محیط و میزان توجه و دقت به جهان پیرامون نیز بستگی دارد. زمان پیدایش این حالت نا مشخص است؛ به طوری که گاهی ممکن است پس از گذشت چند لحظه، چند ساعت یا چند روز از مرحله قبلی، پیدا شود و گاهی ممکن است سال­ها طول بکشد تا ذهن در­مورد یک مسأله طرح یا راه ­حل جدیدی را پیدا کند؛ در واقع به نظر می­رسد که نمی­ توان با اعمال زور موجب ارائه طرح­های ابتکاری شد؛ یعنی افراد خلاق نمی ­توانند به طور اجباری به خلاقیت بپردازند، ولی داشتن زمینه، موقعیت شناسی، هوشیاری، و استقبال از طرح­های ابتکاری کمک می­ کند تا مرحله خلاقیت آغاز شود (رضائیان،۱۳۸۳).

۲-۲-۶ سطوح خلاقیت

دو سطح خلاقیت شامل خلاقیت اولیه و خلاقیت ثانویه است که به شرح زیر می‌باشد:

الف: خلاقیت اولیه: این سطح از خلاقیت از ناخودآگاه سرچشمه ‌می‌گیرد و در زمان کودکی در همه انسان­ها وجود دارد .اکثر افراد پس از گذراندن دوران کودکی خلاقیت اولیه را از دست می­ دهند. افراد به واسطه ضمیر ناخودآگاه، قادر به خیال بافی، تخیل و تولید رفتارها و اعمال تازه بوده که از آن ها لذت می­برند.

ب: خلاقیت ثانویه: خلاقیت ثانویه ناشی از ضمیر خودآگاه و یا به عبارتی مبتنی بر عقل و منطق است.

هر چند این دو سطح خلاقیت با هم تفاوت اساسی و واضحی دارند، اما به یکدیگر وابسته و مرتبط­اند.

فرد سالم و خلاق کسی است که موفق به پیوند این دو سطح فرایند خودآگاه و ناخودآگاه شود(صادقی مال امیری، ۱۳۸۶). به نظر محققین و صاحب نظران، خروجی خلاق طیف وسیعی از چیزها را در بر دارد که مهمترین آن ها عبارتند از: ایده­ ها، محصول، راه ­حل، رویه، و خدمت.

محصول خلاق با توجه به سطوح مختلف درجه­بندی می­ شود. تیلر با توجه به محصولات فکری بشر و تحقیق در کیفیت آن­ها پنج سطح خلاقیت را به شرح زیر شناسایی ‌کرده‌است که هر یک از آن ها شامل درجات مختلفی از خلاقیت است(میرقیداری،۱۳۸۲).

    1. خلاقیت بیانگر: این نوع خلاقیت بیان و اظهار وجود آزادانه شخص را امکان­ پذیر می‌سازد. نقاشی فی­البداهه کودکان و ابتکارات آنان به هنگام بازی با یکدیگر یا با اسباب بازی­های مختلف از جمله این نوع خلاقیت محسوب می‌شوند که در آن­ها کیفیت محصول اهمیت چندانی ندارد لیکن این اظهار وجود برای تظاهر خلاقیت در سطح بالاتر لازم است.

    1. خلاقیت مولد: در این سطح فرد کوشش­های نسبتأ زیادی و در عین حال هدف مندی برای تولید یک شیء جدید یا حل مشکلی به خرج می­دهد.

    1. خلاقیت اختراعی: این نوع خلاقیت به وسیله توانایی شخص در تجزیه و تحلیل موقعیت و ساختن ترکیبات جدیدی از عناصر شناخته شده مشخص می­ شود، در این نوع خلاقیت هیچ­گونه اثری از عقاید زیربنایی جدید دیده نمی­ شود.

    1. خلاقیت نوآورانه: به­وسیله این خلاقیت تغییرات معنی­دار و مفیدی در اصول و مبانی اولیه نظری، با ساخت و کنش ماشینی یا هنری به عمل می ­آید.

  1. خلاقیت شهودی: محصول این سطح از خلاقیت، تولید چیزی کاملأ تازه و متفاوت از آنچه که تا به حال وجود داشته است، ‌می‌باشد (رضاییان، ۱۳۸۳).

۲-۲-۷ انواع خلاقیت

خلاقیت می ­تواند در همه دوره­ ها و زمینه­ ها روی دهد. برحسب موضوع و نوع حوزه انواع خلاقیت را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود:

    1. خلاقیت علمی: در هر یک از رشته­ های علم را ‌می‌توان خلاقیت علمی نامید. کشفیات و نظریات علمی مانند: نظریه­ های علوم فیزیک، شیمی، روان­شناسی، اقتضاد و غیره خلاقیت­های علمی محسوب می­شوند. ‌بنابرین‏ بر حسب اینکه کدام رشته علمی درنظر گرفته شود انواع خلاقیت وجود دارد مانند: خلاقیت شیمی و ریاضی و غیره.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...